چکیده:
گردشگری و تبارشناسی صورتبندی یک پدیده جغرافیایی
پاپلی یزدی محمدحسین,سقایی مهدی
در عصر سنت: جهانگردی رنج سفر بردن، شناخت، آگاهی در افقهای اسطوره ای، دین باوری (زیارت) و ماوراءالطبیعه است هر چند که نباید انگیزه های دیگر مانند تجارت و آموزش را دست کم گرفت. اما اساس جهانگردی بر مینای سود و لذت بردن نیست در عصر سنت، سرمایه داری جایی در جهانگردی ندارد.
در عصر مدرن: گردشگری نتیجه مدرنیته است. فرار از زندگی ماشینی، گذران اوقات فراقت، سفر، تجربه، تفریح، لذت بردن، آسایش طلبی، برتری جویی و سود جویی است. گردشگری مدرن پناه بردن به لذتهای جسمانی و سودجویی است. گردشگری پدیده ایست صنعتی در اختیار سرمایه داری. سرمایه داری بخشی از کره زمین(دریا، آفتاب، ماسه، سکس، کوهستان برفگیر و ...) را تبدیل به جایگاهی برای لذت بردن گردشگر و سودجویی صنعت توریسم کرده است.
در عصر پست مدرن : گردشگری فرهنگی (دیدار آثار باستانی، تاریخی، بهره گیری از تنوع فرهنگی، خوراک، پوشاک، ساختمان، شیوه زندگی، زندگی شهری، روستایی، عشایری، جنگل نشینی) و دیدار از طبیعت، جنگل، کوه، کویر، زیر دریا و ... را مطرح میکند. در عصر پست مدرنیسم سرمایه داری، دریچه ای به وسعت همه کره ارض را از اعماق اقیانوس تا قلل کوه ها، از جنگل نشینان و عشایر آفریقا تا شهروندان نیویورکی را به سوی گردشکری می گشاید . در عصر پست مدرن همه جا و همه چیز می تواند سوژه گردشگری باشد.
در عصر پست پست مدرن: عصر اطلاعات الکترونیکی، انسانها در خانه خود در روی مبل خود و در پشت میز کار خود با استفاده از تلویزیون، ویدئو، آنتن ماهواره، اینترنت گردشگرند.گردشگرانی بی حرکت، مبل نشین و مجازی هستند. آنها با تصاویر از همه مواهب طبیعی و انواع فرهنگها، از دریا، آفتاب، ماسه، سکس، باستان شناسی ، تاریخ، پدیده های زیر دریا، روی دریا و اعماق آسمان استفاده می کنند و هر روز و هر شب، در گردشگری مجازی هستند و در خدمت سرمایه داری .این گردشگری دموکراتیزه و عمومی شده از نظر اقتصادی بیش از هر نوع گردشگری دیگر به صنعت توریسم الکترونیکی خدمت می رساند و ظاهرا بیش از هر نوع گردشگری دیگر برای مردم فقیر به عدالت اجتماعی نزدیک تر است.آنهایی که هرگز نمی توانند به اسکی، دریا، به هاوایی، و هونولولو بروند در داخل خانه خود به هر جا حتی به اعماق جسم خود سفر می کنند.
مهم آن است که در همین عصر پست مدرن همه انواع گردشگری از زیارت مکانهای مقدس تا فرو رفتن جسم خویش هنوز وجود دارد.
مقاله حاضر کوشش دارد مساله تبارشناسی گردشگری را به طور خلاصه بررسی نماید.
خلاصه ماشینی:
"در عصر مدرن:گردشگری نتیجه مدرنیته است.
سبب شده است گردشگری همان نقشی را ایفا کند که انقلاب صنعتی در زمینه تحول
در این مقاله بر آن است تا زیربنایی را برای تحلیلهای روبنایی گردشگری در ظرفیتی
در این میان استفاده از تبارشناسی در زمینه بررسی گردشگری تنها یک رهیافت با
فراغت را در قالب گردشگری تسهیل کرد و انسان مدرن فارغ از عمق فرهنگی نهفته
جریان گردشگری شکل گرفته در این چارچوب نیز،انسان مدرن را با
بر این اساس گردشگری در جامعه مدرن در تجارت مسافرت نقش اصلی
این امر سبب شد که گردشگری در اقتصاد مدرن به مؤلفه اصلی بدل گردد (316ṣ1996
گردشگری در این میان با کسب ویژگیهای سرمایهداری در چرخه تولید-
گردشگری انبوه را در این سفرها رقم میزند،دلبستگی به چهار«S»معروف است که در
بر این مبنا گردشگری و سفر را بهعنوان روشی برای جستجوی نهایی یکپارچه و
شهرهای پرازدحام با اقتصادی بسیار پیچیده زندگی میکند این سادگی نه تنها لذتبخش است بلکه او آروزی اینچنین زندگی را مینماید آرزویی که به آن حس نوستالژی
گردشگری نیز در این بین در دو بعد تحتتأثیر سانههای انبوه قرار میگیرد.
شده است و بهعنوان یک گردشگری مطبوع19شناخته شده،که در آن باتوجه به روند
بهطور کلی هرچند هنوز گردشگری انبوه به پایان راه خود نرسیده است و شاید
آنچه در این میان فرآیند گردشگری را شدت میبخشد آن است که انسان در وضعیت
در این بین درک گردشگری پسامدرن تنها با عبور از تفکر خطی و حفظ فاصله از
جغرافیایی در آراستن فضای گردشگری داشته و این تنها وقتی امکانپذیر است که هنر"