چکیده:
مقدمه و هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش به روش ایدهجویی، بارش مغزی و سنتی در تغییر سطح خودپنداره خلاق و باز بودن نسبت تجربهها در دانشآموزان دختر سال دوم متوسطه شهر خرمآباد بود. روش: در یک طرح نیمهآزمایشی 60 دانشآموز به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه جایگزین شدند. گروههای آزمایش به طور مجزا 15 جلسه با روشهای ایدهجویی و بارش مغزی و گروه کنترل با روش سنتی آموزش دیدند. همه گروهها به پرسشنامههای خودپنداره خلاق کافمان و بائر(2004) و بازبودن نسبت به تجربهها کوستا و مک کرا(1992) در مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری 2 ماهه، پاسخ دادند. دادهها با روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج: نتایج نشان داد در مرحله پسآزمون روشهای ایدهجویی و بارش مغزی باعث افزایش سطح خودپنداره خلاق و باز بودن نسبت تجربهها شده است. در مرحله پیگیری اثر روشهای ایدهجویی و بارش مغزی در افزایش سطح خودپنداره خلاق و باز بودن نسبت تجربهها تفاوت معنیداری نداشتند. نتیجهگیری: روشهای ایدهجویی و بارش مغزی در افزایش سطح خودپنداره خلاق و باز بودن نسبت تجربهها مؤثر هستند و بهتر آن است که معلمان مقاطع متوسطه برای افزایش میزان خلاقیت و متغیرهای زیربنایی آن تا جایی که امکان دارد از روشهایی همانند ایدهجویی و بارش مغزی استفاده کنند.
Objective: The aim of this study was to compare the effectiveness of the method saving ideas, brainstorming and traditional way on creative self concept and openness to change the of experience in secondary school students in the city of Khorramabad. Methods: A quasi-experimental design 60 students selected by multistage cluster sampling and randomly divided into three groups. All groups Kafman creative concept questionnaire and Bauer (2004) and openness to experience Costa and Mac Lycra (1992) in the pre-test, post-test and follow-up of 2 months, respectively. Data were analyzed by analysis of covariance. Results: The results showed that in the post-test and brainstorming ways to increase the level of self-seeking creative ideas and openness has been experienced. In the follow- up work and brainstorming ways to increase the level of self-seeking creative ideas and openness to experience were not significantly different. and Brainstorming use. Conclusion: saving ideas and brainstorming ways to increase the creative concept and openness are effective experience. So it is better that secondary school teachers to increase creativity and its underlying variables, methods like brainstorming ideas and energy use.
خلاصه ماشینی:
يافته ها: نتايج نشان داد در مرحله پس آزمون روش هاي ايده جويي و بارش مغزي باعث افزايش سطح خودپنداره خلاق و باز بودن نسبت به تجربه شده است .
نتيجه گيري: روش هاي ايده جويي و بارش مغزي در افزايش سطح خودپنداره خلاق و باز بودن نسبت به تجربه مؤثر هستند و بهتر آن است که معلمان مقاطع متوسطه براي افزايش ميزان خلاقيت و متغيرهاي زيربنايي آن تا جايي که امکان دارد از روش هايي همانند ايده جويي و بارش مغزي استفاده کنند.
Peng, Chen, Xia & Ran 4 .
Maseleno, Hardaker, Sabani & Suhaili 10 .
Talita, Janssen, Rijlaarsdam & Bergh 8 .
هر چند در مطالعه اي ديگر اين نتيجه به دست آمده است که روش تدريس بارش مغزي بر ارتقاي باز بودن نسبت به تجربه ، سيالي کلمات و خودپنداره خلاقانه دانش آموزان تاثير مستقيم ولي غير معناداري ميگذارد.
روش آموزش بارش مغزي بر باز بودن نسبت به تجربه و خودپنداره خلاقانه دانش آموزان مؤثر است .
٢. روش آموزش ايده جويي(اسکمپر) بر باز بودن نسبت به تجربه و خودپنداره خلاقانه دانش آموزان مؤثر است .
٣. بين اثربخشي روش هاي آموزش بارش مغزي و ايده جويي(اسکمپر) بر باز بودن نسبت به تجربه و خودپنداره خلاقانه تفاوت وجود دارد.
بحث و نتيجه گيري اين پژوهش با هدف مقايسه اثربخشي روش هاي آموزشي بارش مغزي، ايده - جويي(اسکمپر) و سنتي بر خودپنداره خلاقانه و باز بودن نسبت به تجربه در شهر خرم آباد انجام شد.
Thinking Skills and Creativity, Volume 14, December 2014, Pages 32-40.