چکیده:
گزارههای اخلاقی قرآن را میتوان در قالب قضایا و جملاتی ارائه کرد که از موضوع و محمول تشکیل یافتهاند. موضوع این گزارهها، شامل ابعاد پنجگانه وجودی انسان، یعنی بعد معرفتی، عاطفی، ارادی، رفتاری و منش انسان است که هریک از این ابعاد، میتوانند روابط چهارگانهای را با خدا، خلق، خود و خلقت داشته باشند. محمول این گزارهها نیز یکی از مفاهیم و احکام هفتگانه اخلاقی «خوب» و «بد»، «باید» و «نباید»، «درست» و «نادرست»، «وظیفه یا مسئولیت»، است. در قرآن، برای این ابعاد پنجگانه و روابط چهارگانه، احکامی اخلاقی به شکل مثبت و منفی و با استفاده از یکی از مفاهیم هفتگانه اخلاقی ارائه شده است که با ترکیب آنها، میتوان گزارههای اخلاقی قرآن را در شکلی نظام مند سامان داد. در این پژوهش با توجه به کمبود پژوهشهای قرآنی در زمینه نظاممندسازی گزارههای اخلاقی، کوشش شده است به روش توصیفی تحلیلی، نخست این گزارهها، معرفی شوند و سپس، چگونگی نظاممندسازی آنها توضیح داده شود. برآیند این نظاممندسازی، ارائه مدلی جدید و چهل وجهی از گزارههای اخلاقی است که مجموعهای از نظامهای خرد و کلان را شامل میشود.
خلاصه ماشینی:
(رابطۀ بیرونی) همانطور که پیش از این نیز گفته شد، دیدگاهی که در این تحقیق محور واقع شده است، موضوع علم اخلاق و گزارههای اخلاقی را وسیعتر از دودیدگاه پیشین میداند و معتقد است: موضوع گزارههای اخلاقی شامل ابعاد مختلف نفس انسان است؛ یعنی، علاوه بر ملکات نفسانی و رذایل و فضایل (که دیدگاه دو بخشی بیان میکرد) و افعال اختیاری انسان (که دیدگاه سه بخشی بر آن تأکید مینمود)، موضوع گزارههای اخلاقی؛ شامل بعد معرفتی، عاطفی، ارادی، رفتاری و اشخاص خارجی (شخصیت) نیز میشود که البته برای هر یک از این ابعاد پنجگانه، روابط چهارگانهای با خدا، خود، خلق و خلقت قابل تصور است؛ زیرا با توجه به جامعیت اسلام و اخلاق اسلامی، این آیین باید نسبت به همۀ ابعاد وجودی انسان، ارزشگذاریهای لازم را جهت راهنمایی و هدایت انسان و تنظیم روابط او با خدا و خود و انسان و جهان انجام دهد و برای مثال، روشن کند: انسان از جنبۀ معرفتی، راجع به خدا، خود، انسانهای دیگر و جهان پیرامون، چه اموری را خوب یا بد، باید یا نباید، درست یا نادرست یا وظیفه میداند.