چکیده:
ایران اشکانی، دارای ساختاری ملوکالطوایفی بود و خاندانهای حکومتگر کوچک و بزرگ به ایفای نقش میپرداختند. الیماییها پس از بسط قدرت سلوکیان در ایران، در نواحی شمالی خوزستان و ناحیهی کوهستانی زاگرس جنوبی، حکومتی محلی تشکیل داده و تا ظهور ساسانیان حکمرانی کردند. در گزارشهای نویسندگان یونانی و رومی، به منطقهی الیمایی اشاره شده است. بیش از یکصد سال از مطالعات علمی در این حوزه میگذرد، اما هنوز بهدرستی نمیدانیم که محدودهی دقیق الیمایی کجاست؟ همچنین اطلاعات تاریخی ما در این حوزه پراکنده است. از جمله سؤالات مهم براساس متون تاریخی، ثروت سرشار معابد است؛ چنانکه آنتیوخوس سوم در 187 ق.م. پس از شکست در مغنیسیه، برای تأمین جریمههای روم، مجبور حمله به یکی از این معابد شد. سکهشناسی، ارائهی گاهنگاری، انتخاب عنوان کامناسکیر و بررسی دلایل اقتدار شاهان الیمایی، از دیگر سؤالات اساسی این نوشته است. الیمایی مرکز اصلی هنر عصر اشکانی، با جایدادن آثار تصویری و نقوش برجستهی متعدد، منبع الهام سلسلهی بعدی در پارس، یعنی ساسانیان است. فعالیتهای تجاری آنان محدود نبوده، بلکه کشف سکههایی در نواحی شمالی عربستان، نشانگر نقش اقتصادی مهم آنهاست. عمدهی آثاریادمانی دورهی اشکانی در حیطهی فرهنگی الیمایی قرار دارند که مورد تقلید و تحسین حکومتهای بعدی قرار گرفت. در مجموع، میراث هنر پارتی و سپس ساسانی را میتوان در صحنههای اعطای مقام، نبرد تنبهتن سوار بر اسب و بهویژه تمامرخنمایی -که بهعنوان یکی از دستاوردهای اصلی فرهنگ پارتی شناخته میشود- را در ابتدا میباید در هنر الیمایی جستجو نمود.
خلاصه ماشینی:
کاوش هــايباستان شناســينيــزدرمنطقــه ياليمايــي،يعنــيهمــان کوه هــاي بختيـاري،پيشـرفت کمتـرينسـبت بـه تحقيقـات جغرافيايـي،تاريخيونژادشناسـيداشـته اســت کــه علــت اصلــيآن ،شــايدصعب العبــوربــودن ايــن منطقــه اســت (واندنبــرگ و شــيپمن ،١٣٨٩:١٥).
درمتــون کهــن بــه افــرادي،همچــون «اگچوريـو»،«بارباريـو»و«اينکـولا»کـه هيچ کـدام شهرنشـين نبودنـد،اشـاره شـده کـه از معبـد«بعـل »درمقابـل آنتيوخـوس سـوم ،دفـاع کردنـد(واندنبـرگ وشـيپمن ،١٣٨٩:٢١).
دردســت اســت کــه هــرکــدام ازآن هــابــرپايــه يرصدهــايصــورت گرفتــه ازمــاه وســيارات ديگــر بـرايتعييـن مراسـم هايدينـيثبـت شـده ودرعين حـال بـه اتفاقـات سياسـيآن زمـان نيــزبــاتاريــخ نســبتادقيــق اشــاره ميکننــد)٢٤٢-٢٤١ :١٩٩٧ ,Horowitz &Gera (؛ ميتــوان دليــل ايــن دقــت راتکيــه يعمــده يمنجمــان بابلــيبــرروشــن ترين ســتاره يعنــي«شــباهنگ »دانســت )١٠٥ :١٩٥٢ ,Sachs(.
بـاايـن تفاسـير،روشـن اسـت کـه ايـن سـکه ها،سـبکي کامـلايونانـيدارنـدواکثرا درشــوش ضــرب شــده اند.
دليــل به کارگيــريخــط يونانــيدرســکه هايکامناســکيراول نيــز،ضــرب آن هــادرشــوش اســت ؛چــراکــه همان طــورکــه پيــش ازايــن اشــاره شــد، کتيبـه ايبـه خـط آرامي-اليمايـيازايـن فـرددربرده نشـانده کشـف شـده کـه احتمـالابـه پيـش ازفتـح شـوش تعلـق دارد.
بـه عقيـده يلوريـدر،دليـل ايـن مسـئله را بايـددرانتخـاب سـلوکيه يهديفـون به عنـوان پايتخـت پادشـاهيومرکـزضـرب سـکه از سـده ياول م .
طرح هــاي کلـيايـن سـکه ها،گويـايگام هـاينامحسـوس به سـوينقـش تصاويـرايـزدان ايرانـي، به ويــژه نانايــاوحرکــت بــه ســمت پرهيــزازيونانيمآبــياســت (ســلوود،١٣٨٠:٤١٢)؛ همچنيــن عقيــده بــرايــن اســت کــه تصويــرآرتميــس بــرپشــت ايــن ســکه ها،متأثــراز الهــه يکهــن منطقــه ،يعنــينانايــااســت )٢٩٤ :١٩٦٥ ,Le Rider(.
پــس ازکامناســکيرچهــارم وکامناســکيرپنجــم ،ازنظــرهانســمن ،کامناســکيرســوم اســت کــه بــه ضــرب ســکه پرداختــه اســت .
موفــق بــه فتــح ســلوکيه و ضـرب چهاردرهميهايـيبـانشـان لنگـر،نشـان پيشـنهاديسـلوکيه يهديفـون شـد؛بـا اين حــال ،کميــاب بــودن ســکه هايايــن شــاه جــوان بــانشــان لنگــر،گويــايســلطه ي کوتــاه اوبــرايــن شــهروفتــح دوبــاره يآن به دســت اشــکانيان اســت .
ارد اول ،نخســتين شــاه ازايــن دودمــان اســت کــه درشــوش بــه ضــرب ســکه پرداخــت .