چکیده:
تاریخ نگاری درباری در ایران دوره اسلامی و در مقاطع مختلف آن، بنا به دلایلی نظیر نیاز سلاطین به مشروعیت بخشی به حکومت شان و همچنین توجیه اعمال ناشایست خود و اطرافیان شان به وجود آمد. اما تشخیص تاریخ نگاری درباری از غیر آن موضوع مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد. متاسفانه جز نگارش یکی دو مقاله، تاکنون کار خاصی در حوزه تاریخ نگاری درباری در ایران دوره اسلامی صورت نپذیرفته است. این پژوهش در پی بررسی و شناخت تفاوت های موجود بین تاریخ نگاری درباری از غیر آن است. به نظر می رسد در برخی موارد اظهار نظرهای ناآگاهانه ای در مورد بعضی کتب ارزشمند تاریخی ایران شده است. آرا نادرست ارائه شده در این خصوص، ناشی از عدم درک صحیح از تاریخ نگاری درباری و شناخت ناکافی مورخان درباری و شرایط سیاسی و اجتماعی دوران حیات آن ها بوده و عمدی در بین نبوده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، داده های کتابخانه ای خویش را به منظور شناخت بیشتر تاریخ نگاری درباری ایران و تحلیل جنبه های مختلف آن و همچنین دلایل مشتبه شدن این نوع تاریخ نگاری ها با تاریخ نگاری مستقل از حکومت ها در دوره مورد نظر، مورد بررسی قرار می دهد.
خلاصه ماشینی:
"این پژوهـش قصد دارد بـا رویکـردی انتقـادی بـه پدیده تاریخ نـگاری دربـاری در ایران دوره اسـلامی بپـردازد و هـدف اصلـی آن ، بررسـی ابعاد مختلف ایـن نوع تاریخ نگاری و رسـیدن به نتایجی اسـت در خصـوص اهـداف و انگیزه هـای نـگارش تاریـخ از سـوی تاریخ نگارانـی کـه بـا عنـوان درباری مشـخص شـده اند.
لازم بـه ذکـر اسـت کـه تاریخ نـگاری دربـاری راهـی بـرای انتقـاد غیرمسـتقیم از سـلاطین ایـران نیـز بوده اسـت و به نظـر می رسـد کـه در مـوارد متعـددی نوشـته های مورخـان ایرانـی نوعـی تقیـه فرهنگی بـوده و برخـلاف ظاهر نوشـته های آنـان ، این عده از مورخـان ایرانـی افـرادی آزاداندیـش بوده انـد و در مـواردی هـم کـه دیـده می شـود مـورخ بـا درباریان حشـر و نشـر داشـته و تواریخی بـا ویژگی هـای درباری نگاشته اسـت ، ایـن امـر ناشـی از روحیـات نقادانـه و حس همـدردی با مـردم و همچنین میهن پرسـتی آنـان بـوده کـه در آن مقطـع زمانـی بهتریـن راه بـرای نقد غیرمسـتقیم و گوشـزدکردن مشـکلات را در نزدیک شـدن بـه دربـار دانسـته اند و هرچنـد ناچـار بودنـد کـه مطالبـی برخـلاف عقایـد باطنـی خـود را در کتاب های شـان بنویسـند امـا در قالب همیـن مدایح ، بـه ظلـم و سـتمی کـه بـر مـردم روا داشته می شـد نیـز اشـاره می کردنـد.
مورخـان دربـاری در مـواردی بـرای جلـب اعتمـاد سـلاطین و اسـتفاده از موقعیـت پیش آمده در جهت اشـاره غیرمسـتقیم به واقعیات و کاسـتی های موجود در حکومت ها، بـه تاریخ نـگاری دربـاری روی می آوردنـد کـه بـرای تشـخیص ایـن نـوع تاریخ نگاری هـا از انـواع دیگـر، عـلاوه بـر دقـت فراوان ، داشـتن اطلاعـات کافـی در خصوص شـرح حال مـورخ و وضعیـت زمـان او نیز لازم اسـت ."