چکیده:
هدف: بررسی اثربخشی روان درمانی مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی برکاهش افسردگی مبتلایان به سوگ پیچیده .
روش: این پژوهش، از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری
کلیه مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره شهرستان کاشمر در سال 1393 که بر اساس ملاکهای راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات روانی DSM و روان پزشک مرکز تشخیص سوگ پیچیده دریافت کردند، بودند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر مرد و زن بود که به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش وکنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش، به مدت 8 جلسه تحت درمان به شیوه روان درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه افسردگی BECK بود که در مراحل پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل ANCOVA نشان دادکه تفاوت مشاهده شده بین میانگینهای نمرات افسردگی
شرکت کنندگان گروه آزمایش وکنترل برحسب عضویت گروهی در مرحله پس آزمون با 99 درصد اطمینان
معنی دار میباشد (P <0/01).
خلاصه ماشینی:
"در پژوهش دیگری تحت عنوان اثر بازیدرمانی گروهی بر نشانههای مرتبط با سوگ و آسیب ناشی از واقعه زلزله در کودکان 3 تا 6 سال بم: یک مطالعه قبل و بعد توسط (Mahmoodi Gharaee & etal, 2006) روی 19 -Interpersonal Therapy -Quality of Life Therapy -Supportive Counseling نفر از کودکان3 تا6 سال نشان داده شد که بازیدرمانی گروهی متمرکز بر نشانههای سوگ و آسیب میتواند در کاهش نشانههای رفتاری و نشانههای اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) 1 مؤثر باشد.
جدول 1: خرده مقیاسهای افسردگی با ذکر ویژگیهای هر خرده مقیاس طبقات علامت اختصاری تعداد مادهها نشانهها نشانههای عاطفی A 8 غمگینی، نارضایتی، احساس گناه، بیزاری از خود، گریستن، بیقراری، کنارهگیری اجتماعی، تحریکپذیری نشانههای شناختی C 8 بدبینی، احساس شکست، انتظار تنبیه، اتهام به خود، افکار خودکشی، بی تصمیمی، بیارزشی، اشکال درتمرکز نشانههای جسمانی P 8 کمتوانی، تغییر در الگوی خواب، خستگیپذیری، تغییر در اشتها، کاهش علایق جنسی مطالعات روانسنجی انجامشده بر روی ویرایش دوم این پرسشنامه نشان میدهد که از اعتبار و روایی مطلوبی برخورداراست و بهطورکلی این پرسشنامه جانشین مناسبی برای ویرایش اول آن محسوب میشود(Beck & et al, 2000) ثبات درونی این ابزار را 73/0 تا92/0 با میانگین 86/0 و ضریب آلفا برای گروه بیمار 86/0 و غیر بیمار 81/0 گزارش کردهاند.
یافتههای گرانت، سالسید و هینان (Grant, Salced & Hynan , 1993) نیز نشان داد که این مداخله باعث کاهش افسردگی و افزایش کیفیت زندگی و خودکارآمدی شده است."