چکیده:
مسئلۀ «اینهمانی شخصی» از مسائلی است که هم در حیات دنیوی کاربرد دارد و هم در حیات اخروی. زیرا بر اساس مفهوم اینهمانی شخصی و معیارهای آن از یکسو مشخص میشود که آیا فردی که اکنون، برای مثال، هفتاد سال دارد همان فردی است که پنجاه سال پیش بیست سال داشت، و از سوی دیگر معلوم میشود که فرد اخروی همان فرد دنیوی است یا نه. متفکران معیارهای گوناگونی برای اینهمانی شخصی ارائه دادهاند که یکی از مهمترین آنها «روح» است. اما از آنجا که جان هیک به روح، بهعنوان جوهری غیرمادی، معتقد نیست و انسان را واحدی روانی ـ جسمی میداند، معیار اینهمانی را «بدن» در نظر میگیرد و با توجه به اینکه به معاد جسمانی و بازآفرینی بدن قائل است، برای اثبات اینهمانی میان فرد اخروی و فرد دنیوی باید نشان دهد که میان بدن اخروی و بدن دنیویِ آنان اینهمانی برقرار است. البته منظور از بدن هم جنبههای جسمی و هم جنبههای روانی انسان است که وحدتی را تشکیل میدهند. او بدین منظور سه وضعیت فرضی را مطرح میکند و بر مبنای آنها نشان میدهد که گرچه بدن فرد در آخرت «بدل» بدن او در دنیا است، اما با این حال اینهمانی میان این دو بدن و، درنتیجه، میان این دو فرد برقرار است. دیدگاه هیک را متفکرانی مانند پِنِلِم، اُلدینگ، کلارک، آودی و فلو مورد انتقاد قرار دادهاند و او به برخی از آنان پاسخ داده است.
خلاصه ماشینی:
اما از آنجا که جان هیک به روح ، به عنوان جوهری غیرمادی، معتقد نیست و انسان را واحدی روانی ـ جسمی میداند، معیار این همانی را «بدن » در نظر میگیرد و با توجه به اینکه به معاد جسمانی و بازآفرینی بدن قائل است ، برای اثبات این همانی میان فرد اخروی و فرد دنیوی باید نشان دهد که میان بدن اخروی و بدن دنیوی آنان این همانی برقرار است .
این همانی شخصی در حیات اخروی همان طور که گفته شد هیک معتقد است که در مسیحیت اصیل ، که نمایندة آن پولس است ، روح به عنوان جوهری غیرمادی که پس از مرگ بدن باقی میماند وجود ندارد، بلکه انسان ها با مرگ معدوم میشوند و انسان های معدوم شده با قدرت خدا بار دیگر آفریده میشوند.
گرچه مکان جهان آخرت باید ویژگیهایی داشته باشد که آشکارا متفاوت با ویژگیهای جهان دنیوی است ، اما وجود این تفاوت جزء ذات مفهوم جهان آخرت نیست (٢٥ :١٩٦٠) و درنتیجه ، فرد متوفی از آنچه پس از مرگ در اطراف خود مشاهده میکند، نمیتواند دریابد که خدا او را در جهان آخرت بازآفرینی کرده است و نه روی سیاره ای دیگر.
هیک در پاسخ میگوید دلیل اصلی برای اینکه فرد اخروی باور میکند که در مکانی خارج از جهان دنیوی است این است که او میداند وضعیت های اول و دوم با قوانین حاکم بر مکان در حیات دنیوی سازگار نیستند و به همین دلیل گرچه از لحاظ منطقی «بدل » میتواند در دنیا از مکانی به مکان دیگر برود، ولی در عمل چنین اتفاقی نمیافتد (٦-٢٨٥ :١٩٧٦).
The Existence of God. New York: Macmillan.