چکیده:
اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان وﺿﻌﯿﺖ ﮐﻮدﮐﺎن ﮐﺎر، ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ و دﺳﺘﻔﺮوش و ﺑﯽ ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﺑﺎ ﻫﺪف ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻋﻠﻞ و ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮ در ﭘﯿﺪاﯾﺶ وضعیت این کودکان صورت گرفته، کودکان کار بخشی از جامعه انسانی اند که پیش از آنکه دوره رشد جسمی و ذهنی و ﮐﻮدﮐﯽ آﻧﻬﺎ ﺗﮑﺎﻣﻞ ﯾﺎﺑﺪ، ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﻋﻮاﻣﻞ ﺧﺎﻧﻮادﮔﯽ، اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و اﻗﺘﺼﺎدی وارد دﻧﯿﺎی ﮐﺎر ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ. ﭘﺪﯾﺪه ﮐﻮدﮐﺎن ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑ ﻋﻨﻮان ﯾﮑﯽ از ﻣﺸﮑﻼت آﺳﯿﺐ زای اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ از دﯾﺮﺑﺎز در ﺳﺮاﺳﺮ ﺟﻬﺎن وﺟﻮد داﺷﺘﻪ و در ﺳﺎل ﻫﺎی اﺧﯿﺮ ﺑﻪ دﻻﯾﻠﯽ از ﺟﻤﻠﻪ رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدی، ﺟﻨﮓ، ﻓﻘﺪان ارزش ﻫﺎی ﺳﻨﺘﯽ، ﺧﺸﻮﻧﺖ ﺧﺎﻧﻮادﮔﯽ و آزار ﺟﺴﻤﯽ و رواﻧﯽ اﻓﺰاﯾﺶ ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﯾﮑﯽ از آﺳﯿﺐ ﻫﺎی ﺟﺪی ﮐﻪ ﺟﻮاﻣﻊ در ﺣﺎل ﺗﻮﺳﻌﻪ از ﺟﻤﻠﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ اﯾﺮان را ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، ﮔﺴﺘﺮش روز اﻓﺰون ﮐﻮدﮐﺎن ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺪﻟﯿﻞ گوﻧﺎﮔﻮن ﺑﺨﺸﯽ ﯾﺎ ﻫﻤﻪ اوﻗﺎت ﺧﻮد را در ﺧﯿﺎﺑﺎن ﻫﺎ ﺳﭙﺮی ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ و ﻋﻤﺪﺗﺂ از ﻃﺮﯾﻖ ﺗﮑﺪی، ﺑﺰﻫﮑﺎری، ﺷﻐﻞ ﻫﺎی ﮐﺎذب ﻓﺼﻠﯽ اﻣﺮار ﻣﻌﺎش ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﮐﻮدﮐﺎن اﮐﺜﺮا ﻧﯿﺰ ﺗﻤﺎﯾﻞ ﺑﻪ رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﻣﺠﺮﻣﺎﻧﻪ، ﺧﻮد ﺗﺨﺮﯾﺐ ﮔﺮاﯾﺎﻧﻪ ﻫﻤﭽﻮن ﻣﺼﺮف ﻣﻮاد، ﺑﯽ ﺑﻨﺪ و ﺑﺎزﯾﻬﺎی ﺟﻨﺴﯽ و ﻧﻈﺎﯾﺮ آن دارﻧﺪ. ﻓﻘﺮ، ازﻫﻢ ﭘﺎﺷﯿﺪﮔﯽ ﺧﺎﻧﻮادﮔﯽ، ﺑﯿﻤﺎری و ﻓﻮت واﻟﺪﯾﻦ، ﮐﻮدک آزاری و ﻣﺴﺎﻣﺤﻪ ﮐﺎری ﯾﺎ ﺗﺮک ﮐﺮدن ﺧﺎﻧﻮاده و ﻋﺪم رﺷﺪ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻋﻮاﻣﻞ راﯾﺠﯽ ﺑﺮای زﻧﺪﮔﯽ ﮐﻮدک در ﺧﯿﺎﺑﺎن ﻫﺴﺘﻨﺪ. در اﯾﻦ ﺑﯿﻦ ﮔﺮﭼﻪ ﮐﻤﮏ رﺳﺎﻧﯽ ﺑﻪ اﯾﻦ آﺳﯿﺐ دﯾﺪه ﮔﺎن ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﻋﻬﺪه ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎی دوﻟﺘﯽ و ﻧﻬﺎد ﻣﺮدﻣﯽ اﺳﺖ وﻟﯽ ﺗﮏ ﺗﮏ ﺷﻬﺮوﻧﺪان ﻧﯿﺰ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ در ﺣﻤﺎﯾﺖ از آﻧﺎن ﻧﻘﺶ ﻣﻮﺛﺮی داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎی ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻧﺸﺎن ﻣﯽ دﻫﺪ ﮐﻪ ﻋﻮاﻣﻠﯽ از ﺟﻤﻠﻪ ﻓﻘﺮ، ﻧﺎﺗﻮاﻧﯽ اﻗﺘﺼﺎدی ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﺧﺎﻧﻮاد زﻧﺪﮔﯽ در ﻣﺤﻠﻪ ﻫﺎی ﻧﺎﺳﺎﻟﻢ، ﻓﻘﺪان اﻟﮕﻮﻫﺎی ﺗﺮﺑﯿﺘﯽ درﺳﺖ در ﺧﺎﻧﻮاده و ﻣﺪرﺳﻪ، ﻃﻼق واﻟﺪﯾﻦ، ﺧﺸﻮﻧﺖ و ﺑﺪرﻓﺘﺎری در ﺧﺎﻧﻮاد ﻋﺪم ﻋﺎﻃﻔﻪ و ﻣﺤﺒﺖ واﻟﺪﯾﻦ ﺑﻪ ﻓﺮزﻧﺪان، اﻋﺘﯿﺎد واﻟﺪﯾﻦ، ﺑﯽ ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﯽ، ﻋﺪم ﻧﻈﺎرت از ﺳﻮی دﺳﺘﮕﺎﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ در ﺑﺮوز اﯾﻦ ﭘﺪﯾﺪه ﻣﻮﺛﺮ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ. روش ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده در اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ – ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ.
خلاصه ماشینی:
"پدیده کودکان خیابانی به عنوان یکی از مشکلات آسیب زای اجتماعی از دیرباز در سراسر جهان وجود داشته و در سال های اخیر به دلایلی از جمله رشد اقتصادی، جنگ ، فقدان ارزش های سنتی، خشونت خانوادگی و آزار جسمی و روانی افزایش یافته است .
نارسایی نهاد های اجتماعی مثل خانواده و مدرسه ، فقر اقتصادی خانواده ها و ناتوانی آنها در تطبیق دادن خود با شیوه ی زندگی در شهرهای بزرگ ، نبود نظارت کافی از سوی سازمان های مسئول و الگوهای نادرست رفتاری بین شهروندان و کودکان خیابانی، همه دست به دست هم داده اند تا پدیده کودکان خیابانی (که عمدتا کودکان کار درخیابان هستند)، یکی از معضلات اساسی به ویژه در شهرهای بزرگ باشد.
عوامل مختلفی همچون عوامل اقتصادی (شیوع بالای بیکاری، فقر، بیعدالتی، فاصله زیاد طبقاتی، مشاغل کم درآمد پدران )، عوامل اجتماعی (ازدیاد جمعیت ، مهاجرت از روستاها و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ ، ساختار جمعیت ، کمبود قوانین حمایتی از کودکان )، عوامل خانوادگی (خانواده های پرجمعیت و بعد بالای خانوار، خانواده های پرتنش ، فوت یا جدایی والدین ، اعتیاد در خانواده ، سابقه بزهکاری والدین ، خشونت والدین ، بیماری روانی والدین و وجود ناپدری و نامادری)، عوامل زیستی و روانی (بحران هویت ، بحران بلوغ ، فرار از خانه و مدرسه ، اعتیاد و بزهکاری که تحت تاثیر عوامل اجتماعی و خانوادگی قرار دارد) و نبود نظارت های دولتی در دفاع از حقوق کودکان میتوانند بر شکل گیری پدیده کودکان خیابانی تاثیر داشته باشند.
نتیجه همانطور که بیان شد پدیده کودکان خیابانی به عنوان یکی از مشکلات آسیب زای اجتماعی از دیرباز در سراسر جهان وجود داشته و در سال های اخیر به دلایلی از جمله رشد اقتصادی، جنگ ، فقدان ارزش های سنتی، خشونت خانوادگی و آزار جسمی و روانی افزایش یافته است ."