چکیده:
با توجه به افزایش رقابت جهانی و شرایط پیچیدهی محیط کسبوکار، شرکتها بهمنظور استفاده از مزایای همافزایی اقدام به متنوع سازی کسبوکار خود مینمایند. طی دههی 1950 و 1960 تعداد زیادی از شرکتها به امید دستیابی به مزایای تنوعبخشی اقدام به متنوع سازی کسبوکار خود نمودند. تئوریهای توسعهیافته تا اواخر دههی 1970 بهطورکلی تنوعبخشی را فعالیتی مفید قلمداد کردند درحالیکه پژوهشهای صورت گرفته پسازاین دوران با اشاره به هزینههای این اقدام ، عمدتاً تنوعبخشی را فعالیتی قلمداد کردند که منجر به کاهش ارزش شرکتها میشود. این دیدگاه صفر و یکی چندان دوام نیاورد و مطالعات بعدی نشان داد که تنوعبخشی بهخودیخود ارزشآفرین یا کاهندهی ارزش نیست بلکه تأثیر آن بر ارزش، از شرکتی به شرکت دیگر متفاوت است و شرایط مختلف اقتصادی، صنعتی و ساختارهای حاکمیتی بر ارزش این استراتژی تأثیرگذار است. بنابراین نگرش مطلق به این استراتژی صحیح به نظر نمیرسد. بهطورکلی اثربخشی این استراتژی به این امر بستگی دارد که آیا منافع تنوعبخشی بیش از هزینههای این اقدام است یا خیر. در این مقاله تلاش میشود پژوهشهای صورت گرفته در خصوص تنوعبخشی شرکتی مرور شود و انگیزهی شرکتها برای اقدام به تنوعبخشی و تأثیر این اقدام بر ارزش شرکتها مورد بررسی قرار گیرد
خلاصه ماشینی:
تنوعبخشی شرکتی، کسر، ارزش شرکت، بازارهای سرمایهی داخلی مقدمه در شرایط پیچیده کسبوکار در حال حاضرء عواملی نظیر رقابت و جهانیشدن» ناپایداری محیطهای بازار» کاهش تصدی دولتهاء رشد طبیعی شرکتها و پنگاهها و تلاش آنان برای کسب سهم بیشتری از بازار و نیز امکان ورود به فعالیتهای جدید و سودآور موجب شده است که مقوله ادغام و گروهی شدن بنگاهها در قالب شرکتهای مادر نهتنها در کشورهای توسعهیافته» بلکه در کشورهای درحالتوسعه نیز متداول و رایج شود.
تئوری ساختن امپراتوری این تئوری که با تئوری نمایندگی همپوشانی دارد بیان میدارد که مدیران از طریق استراتژی متنوع» بیشتر اهداف شخصی خود را تا افزایش ارزش سهامداران دنبال مینمایند (تهرانی» بابایی» کریمی1386) بابایی در تحقیقی که درخصوص بیست هلدینگ کشور به روش پرسشنامهای» انجام داد به نتایج زیر رسید: * بیش از نیمی از مدیران اعلام نمودهاند که در صورت مستقل بودن شرکتهاء آنها عملکرد بهتری خواهند داشت.
آنها بررسی کردند که آیا این تفاوت به دلیل دسترسی متفاوت به سرمایه و اعتبار است یا خیر؟ به باور آتها نوسانات وجه نقد شرکتهای متمرکز نسبت به شرکتهای متنوع در طی دوران رکود بیشتر است و این مسئله باعث میشود تا اعتبارات کمتری نصیب این شرکتها شود (به دلیل افزایش ریسکت).
آنها علت این افزایش را دوچیز عنوان کردند: ۱- ظرفیت بدهی بالاتر شرکتهای متنوع در مقایسه با شرکتهای متمرکز که درنتیجهی نوسانات کمتر وجه نقد آنها است و۲- توانایی تخصیص بهینهی مقدار مشخصی از منابع بین بخشهای مختلف شرکت و تأمین مالی پروژههایی که در کل سودآور هستند.