چکیده:
سببیت مفهومی عقلانی است که در شاخههای مختلف علم پرتوافکنی میکند. حقوق نیز از این مفهوم بیبهره نبوده است و گرایشهای مختلف حقوق از آن بهره میبرند. هدف از انجام این تحقیق بررسی جایگاه مفهوم سببیت در حقوق بینالملل است. سببیت در حقوق بینالملل در عین حال که مبنای بسیاری از قواعد مسئولیت دولتها و مسئولیت کیفری افراد است خود نیز در قالب اصل کلی حقوقی، خلأهای حقوق بینالملل را پر میکند. هرچند عدهای بر این باورند که سببیت مفهومی خام است و مفهوم حقوقی آن در قالب عناوینی همچون نمایندگی و معاونت در حقوق بینالملل کیفری و مسئولیت دولتها متبلور شده است. اما در مقابل آن این نظر وجود دارد که سببیت مفهومی متفاوت از نمایندگی و معاونت است و در عین حال که میتواند بهمنزلۀ مبنای قواعد حقوقی عمل کند در خلأ این قواعد میتواند منبع نیز باشد. این امر همان هدفی است که این تحقیق به دنبال آن است. در این خصوص مفهوم سببیت در حقوق داخلی و نحوۀ تعمیم به حقوق بینالملل و تمایز آن با سایر مفاهیم بررسی میشود.
Causation is a rational concept which it beams to all different fields of science. Law and all fields of law benefit from this concept too. The purpose of this article is to study the status of causation concept or principle in international law. Causation is the basis of many rules of state and individual responsibility in international law and at the same time، fills the international law gaps in the form of the general principle of law. Although، some believe that causation is a raw concept and it’s legal concept has appeared in the form of agency and complicity in international criminal law and responsibility of states. However، there is this opinion that causation is a different concept from agency and complicity and it can be the source of international law in the absence of the legal rules which have stemmed from it. This is the goal that this article seeks it. In this regard، causation concept in domestic law and method of extension of this concept to international law will be considered.
خلاصه ماشینی:
"نخسـت ، آیـا سببیت اصل کلی حقوقی است ؟ دوم ، سببیت اصل کلی حقوق داخلی است یا حقوق بین الملـل یا هر دو؟ سوم ، در صورتی که سببیت اصل کلی حقوق داخلی باشـد آیـا بـا توسـل بـه قیـاس میتوان آن را به قضایای بین المللی تعمیم داد؟ و درنهایـت آیـا بـه کـارگیری ایـن اصـل بـرای مسئول شناختن دولت ها برای اعمال متخلفانـۀ بـین المللـی بـا عنصـر قاعـده منـدی در حقـوق بین الملل در تضاد نیست ؟ برای یافتن پاسخ سؤال اول باید به حقوق فرانسه (٨٣-١٣٨٢ Code Civil, dispositions) و انگلستان (١٩٦٨ ,Kensington Hospital &Barnet v.
نمونۀ امروزی آن کمک های مـالی، نظـامی و اطلاعـاتی برخـی دولـت هـا بـه گـروه هـای بین المللی تروریستی نظیر داعش و القاعده است که مادة صریحی در پیش نویس درخصوص آن وجود ندارد، اما با استناد به مادة ٥٩ و مفهوم سببیت در قالب اصل کلی حقوقی میتوان به این دولت ها مسئولیت قائل شد.
جایگاه مفهوم سببیت درخصوص غرامت و جبران خسارت در حقـوق بین الملل اصل کلی لزوم پرداخت غرامت برای اعمال متخلفانۀ بین المللی در مـادة ٣١ پـیش نـویس مـواد کمیسیون حقوق بین الملل درخصوص اعمال متخلفانۀ دولت ها در سال ٢٠٠١ آمـده اسـت ، بـه موجب این ماده : دولت مسئول باید به طرف آسیب دیده ، غرامت کامل خسارتی را پرداخت کند که به سـبب عمل متخلفانۀ بین المللی آن دولت ایجاد شده است ."