چکیده:
در ایران باستان، آتش از عناصر اصلی حیات بشر محسوب میشد که همواره مورد ستایش و احترام بود. در ایران پس از اسلام، به تبع تغییر تدریجی در دین، احترام و تقدس آتش رو به نقصان نهاد. بهرغم این، در برخی مناطق ایران، از جمله جنوب کشور، قداست و حرمت آتش در خانههای عموم، حراست و صیانت شد. افروختن آتش در روز و شب، آیینها و آداب خاص آن، سوگند به آتش و اجاق آن و نامگذاری فرزندان به اسم آذر، آتش، آتشین و آتشو از نمودهای این احترام و تقدس بود. بهعلاوه، در نظام اجتماعی عشایر و ساخت سنتی بعضی اقوام، نام تش (= آتش) مبین واحدی از این نظام بود. یافتههای این مقاله بیانگر آن است که آتش و قداست آن در تمام امور زندگی عشایر و اقوام جنوب جاری و ساری بود[m1] ه و شؤون متعدد و مختلفی از مسایل اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و فرهنگی قوم را شامل میشده است. [m1]الان نیست؟!
خلاصه ماشینی:
یافته های این مقاله بیانگر آن است که آتش و قداست آن در تمام امور زندگی عشایر و اقوام جنوب جاری و ساری بوده و شؤون متعدد و مختلفی از مسایل اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و فرهنگی قوم را شامل میشده است .
در واقع ، کورسوی قداست و حرمت آتش خانه در نزد اقوام جنوب ، رو به خاموشی و کوری نهاده و دور نیست که این مقاله برای آیندگان ، و حتی برخی از نسل کنونی اقوام و قبایل کاملا نامفهوم و نامعلوم باشد.
البته به همان اندازه که مرد خانه دارای وظیفه و حافظ این امر بود، زن خانه ،که کدبانو خوانده می شد، نیز در روشن کردن آتش و شعله ور نگه داشتن اجاق و چاله و بخاری تعبیه شده در ساختمان مقید و موظف بود.
به علاوه ، در بویراحمد وقتی زنان از پخت نان فارغ میشدند و تاوه داغ را از روی اجاق آتش برمی داشتند که جای دیگر بگذارند، چند بار «بسم الله » می گفتند، زیرا معتقد بودند ممکن است «بچه های جن را بسوزاند و عواقب ناگواری به همراه داشته باشد» (امیریان ، ١٣٩٢: ٨١).
بنا به نوشتۀ مؤلف کتاب دین ایران باستان ، یکی از آیین های برپایی آتش این بود که «نباید آتشی را به نزد آتشی دیگر برد، مگر آنکه ابتدا اجازه داده شود که سرد شود» (دوشن گیمن ، ١٣٨٥: ١٣٢).
با این حال ، نمونه هایی از آن در مناطق مختلف عشایر جنوب ، نظیر بویراحمد و کهگیلویه و ممسنی ، وجود داشت که خود بیانگر ارزش و اعتبار آتش و تقدس و حرمت آن است .