چکیده:
مپژوهشگران بر این باورند اهمیت جذب سرمایه تا آنجاست که آنها "مهمترین دلیل دستکاری سود" میدانند. همچنین، تأکید مدیران برای دستیابی به برخی معیارها منجر به دستکاری صورتهای مالی شده و بروز تجدید ارائه در صورتهای مالی را در پی دارد. بنابراین ، هدف این پژوهش بررسی این است که آیا مدیران واحد تجاری، حساب آراییهای صورت گرفته در ارتباط با تأمین مالی را در سال بعد از تأمین مالی عمده اصلاح میکنند و اثرات منفی تجدید ارائه را میپذیرند یا آن را به دوره تصدی مدیران بعدی منتقل میکنند؟ در این پژوهش با تفکیک تأمین مالی (اخذ تسهیلات، افزایش سرمایه نقدی یا از محل هر دو منبع) شرکتهای موجود در بورس اوراق بهادار طی سالهای 1389 لغایت 1394، ابتدا با استفاده از روش جونز تعدیلشده، شرکتهایی که مدیریت سود داشتهاند انتخاب و سپس با استفاده از آزمونهای کروسکال-والیس، من-ویتنی، آزمون مقایسه میانگین چند جامعه و آزمون مقایسه میانگین دو جامعه، برگشت حساب آرایی صورت گرفته را موردبررسی قراردادیم. نتایج پژوهش بیانگر رد فرض برگشت سریع مدیریت سود در سال بعد از تأمین مالی بوده است. به عبارتی طی سالهای موردبررسی نمیتوان ادعا نمود مدیران، حساب آراییهای مرتبط با تأمین مالی عمده را بهسرعت اصلاحکردهاند.
The researchers believe that financing is important enough that known as "the most important reason of earnings manipulation". Also، getting reach to some measures would result manipulating and financial restatements. So، the purpose of this paper is Companies management approach of finance relate to the earning managements’ modifying time. In other word، this paper investigate that if managers modify earning management related to financing and adopt Society negative effects or shift the reformation to the next managers’ periods and restatement financial reports next year. The paper consists of financing data of companies in Tehran Stock Exchange in 1389 to 1394 and firstly calculating earning management by using adjusted jones and then analyzing earning management modifying using Kruskal - Wallis Test، Mann - Whitney Test and T-test. The results reject the hypothesis that finance related earning management modify early. In other word، it can be interpretated that managers shift manipulating effects to next managers.
خلاصه ماشینی:
بنابراين ، هدف اين پژوهش بررسي اين است که آيا مديران واحد تجاري، حساب آراييهاي صورت گرفته در ارتباط با تأمين مالي را در سال بعد از تأمين مالي عمده اصلاح ميکنند و اثرات منفي تجديد ارائه را ميپذيرند يا آن را به دوره تصدي مديران بعدي منتقل ميکنند؟ در اين پژوهش با تفکيک تأمين مالي (اخذ تسهيلات ، افزايش سرمايه نقدي يا از محل هر دو منبع ) شرکت هاي موجود در بورس اوراق بهادار طي سال هاي ١٣٨٩ لغايت ١٣٩٤، ابتدا با استفاده از روش جونز تعديل شده ، شرکت هايي که مديريت سود داشته اند انتخاب و سپس با استفاده از آزمون هاي کروسکال -واليس ، من -ويتني، آزمون مقايسه ميانگين چند جامعه و آزمون مقايسه ميانگين دو جامعه ، برگشت حساب آرايي صورت گرفته را موردبررسي قرارداديم .
"Examining association between financial statements restatements with auditor switches", journal of empirical research in accounting, Volume 3, Issue 4, Summer 2014, Page 197-215 (in Persian) Hendriksen.
"Earning Quality Based on Corporate Investment Decisions within the Companies Listed in Tehran Stock Exchange", journal of financial accounting research, Volume 2, Issue 1, Page 113-124 (In Persian) Lev, B.
(2012) "The Factors Affecting the Financial Statements restatement in Iran", journal of accounting Knowledge, Issue 3, Page 167-164 (In Persian) Palmrose, Z.
"Financial Leverage Levels and Firms’ Real Earnings Management", Journal of accounting empirical research, Volume 6, Issue 1, Autumn 2016, Page 205-222 (In Persian) Saei, M.