چکیده:
هدف از این مقاله، بررسی جایگزین سازی درآمدهای مالیاتی به جای درآمدهای نفتی در اقتصاد ایران است. بدین منظور، با استفاده از رویکرد تعادل عمومی پویای تصادفی، یک مدل اقتصاد باز کوچک شامل دو بخش تولیدی مبادله ای و غیرمبادله ای طراحی گردید. در بخش منابع درآمدی دولت، سعی شد تا با وارد کردن درآمدهای مالیاتی مختلف از قبیل مالیات بر مخارج مصرفی، مالیات بر درآمد ناشی از عرضه نیروی کار و اجاره سرمایه در مدل، امکان جایگزین سازی درآمدهای نفتی به جای درآمدی مالیاتی مورد بررسی قرار گیرد. تخمین پارامترهای این مدل بر اساس روش بیزین و با استفاده از داده های فصلی دوره زمانی 93-1367 انجام گرفت. به منظور جایگزین سازی درآمدهای مالیاتی به جای درآمدهای نفتی، دو سناریو طراحی شد. در سناریوی اول، فرض شد که دولت درآمد نفتی دارد و قیمت آن به صورت برونزا تعیین شده و تمامی درآمدهای نفتی توسط دولت خرج می شود و دولت اتکایی به درآمدهای مالیاتی ندارد. در سناریوی دوم، فرض می شود که تمامی درآمدهای نفتی دولت به صندوق توسعه تزریق شده و دولت با اتکاء به انواع درآمدهای مالیاتی از قبیل مالیات بر ارزش افزوده، مالیات بر مصرف، مالیات بر درآمد و ... هزینه های جاری و عملیاتی خود را تأمین می کند. نتایج به دست آمده بیانگر این بود که یک شوک مالیاتی در کوتاه مدت تأثیر منفی بر متغیرهای کلان اقتصادی از قبیل رشد اقتصادی و مصرف دارد؛ اما در بلندمدت، با افزایش درآمدی مالیاتی میزان تولید ناخالص داخلی و به تبع آن، مصرف و سرمایه گذاری در اقتصاد افزایش یافته است.
This paper aims to examine the replacement oil revenues with tax revenues in the Iranian economy. For this purpose، using dynamic stochastic general equilibrium (DSGE) approach، a small open economy model consisting of two tradable and non-tradable production sectors is designed. In government revenue side، various taxes such as consumption tax، and income tax arising from the supply of labor and capital rent are included in the model. Model parameters were estimated by Bayesian approach using quarterly data for the period 1988-2014. Two scenarios were designed in order to replace oil revenues with tax revenues. In the first scenario، the government only receives oil incomes، and oil price is determined exogenously. In the second one، oil earnings are totally saved in the National Development Fund (NDF)، and government spends only tax revenues to meet current and capital expenditure. The results indicate negative impact of higher taxes on macroeconomic variables such as economic growth and private consumption in the short-term and positive impact on GDP، consumption and investment in the long- term.
خلاصه ماشینی:
جايگزين سازي درآمد دولت از طريق درآمدهاي مالياتي با طراحي يک مدل تعادل عمومي پوياي تصادفي )DSGE( 2 پرويز رستم زاده 3 يزدان گودرزي فراهاني تاريخ دريافت: ١٩٣١/٢/٩١ تاريخ پذيرش: ١٩٣١/١٨/١١ چکيده هدف از اين مقاله، بررسي جايگزين سازي درآمدهاي مالياتي به جاي درآمدهاي نفتي در اقتصاد ايران است.
موضوع اصلي اين مقاله، طراحي يک مدل تعادل عمومي پوياي تصادفي )DSGE( براي جايگزين سازي درآمدي به جاي درآمدهاي نفتي مي باشد تا بتوان تحليلي از واقعيت هاي اقتصادي براي کشور ارائه کرد و بتوان از نتايج به دست آمده به منظور برنامه ريزي ها و سياست گذاري ها استفاده کرد.
در اين مقاله، سعي مي گردد از طريق باز کردن بودجه دولت و به طور خاص، ترکيب درآمدي دولت از طريق روش هاي کسب درآمد مالياتي، امکان جايگزين سازي درآمدهاي مالياتي به جاي درآمدهاي نفتي در اقتصاد ايران مورد بررسي قرار گيرد.
در اين رابطه ، نرخ ماليات بر مصرف، نرخ ماليات بر درآمد نيروي کار و نرخ ماليات بر اجاره سرمايه مي باشد که فرض مي شود از فرايند خودرگرسيون مرتبه اول به صورت زير تبعيت مي کند: =ρc−1+(1−)̅+ , ~(0,2) =ρl−1+(1−)̅+ , ~(0,2) =ρi−1+(1−)̅+ , ~(0,2) با معرفي قيد بودجه دولت، در ادامه به معرفي هزينه هاي دولت در بخش کالهاي عمومي پرداخته شده است.
توليد کشور بر اساس نفت، به صورت زير در نظر گرفته شده است: =∗ )99( منابع مالي دولت براي تأمين هزينه ها، شامل ماليات ها و درآمدهاي نفتي مي باشد.