چکیده:
در طول تاریخ ایران اسلامی با رسمیت یافتن مذهب تشیع در عصر صفوی، بسیاری از مجتهدان و علما برای انجام امورات حکومت و ماموریت هایی چون صدر، شیخ الاسلام و سایر مقامات قضایی (به عنوان نماینده تام الاختیار شاه در اجرای حقوق عمومی و کیفری و بسیاری از امور) نقش مهمی ایفا نمودند. این علما و فقهای دین نقش بسیار قابل توجهی در حفظ و ترویج مذهب و مسایل مربوط به آن داشته اند که باید مورد بررسی دقیق قرار گیرند. بنابراین در ابتدا این سوالات را طرح میکنیم که آیا علما در ترویج یا تایید یا حتی مقابله با عزاداری و بدعت های آن نقشی داشتهاند؟ و در صورت مثبت بودن پاسخ چگونه و با چه سیاستی این نقش را ایفا مینمودند؟ تلاش شده است با نگاهی تاریخی دیدگاه و نگرش روحانیون را به برگزاری این مراسم مذهبی بر اساس آثار به جا مانده از آنها بررسی شود. یافته های این پژوهش نشان میدهد این علما در ترویج و تایید سبکهای عزاداری و واکنش نسبت به تحریف ها و آسیب های بوجود آمده در برهه هایی از دوران صفویان نقش های متفاوتی ایفاء نمودهاند.
خلاصه ماشینی:
"در این موقعیت عاقلانه نمینمود که علمای دین از فرصت تاریخی چشم بپوشند و دولت صفوی را به حال خود رها کنند پس ممکن بود تشیعی افراطی و غلوآمیز و مختلط با تصوف قزلباشان رواج پیدا کند علما بر این اعتقاد بودند که حفظ دولت صفویه در آن شرایط به مصلحت شیعه است ازاین رو آنان بهترین راه را انتخاب کردند و با درک این که میتوان با استفاده از این فرصت تاریخی پایگاهی امن و مطمئن برای تشیع در جهان آن روز ایجاد کرد، به همکاری با صفویان پرداختند و با کمک به دولت صفوی آن را در مقابل دو دشمن قدرتمند ومتعصب (ازبکان و عثمانیان) یاری دادند.
و از قول قاضی نورالله شوشتری در رد او می نویسد: «من می گویم که کارهایی که عوام الناس شیعه [چنان که میرزا مخدوم اشاره داشت] مرتکب می شوند در ایام دهه عاشورا، پس آن چیزی نیست که به آن علمای کرام و فضلای ذوی الاحترام خود به آن راضی باشند، چه جای آن که خودشان به آن امر نیز ارتکاب می نموده باشند و مع هذا این رویه تعزیت آن حضرت (ع) نه چیزی است که آن مخصوص به همین بلاد شیعیان باشد بلکه این از جمله اموریست که آن طریقه و عادت سایر عوام همه ولایات عالم شده حتی در ولایت سنیان نیز مانند روم و هند و ماوراءالنهر..."