چکیده:
جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی به عنوان دو قدرت مهم و اثرگذار در جهان اسلام، نقش مهمی در تحولات خاورمیانه ایفا می کنند. تحولات اخیر منطقه در یمن، بحرین، لبنان و البته سوریه و عراق منافع و
امنیت این دو قدرت منطقه ای را تحت تاثیر قرار داده و تقابل منافع آنها را باعث شده است. در این مقاله تلاش می شود تا با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از رهیافت جنگ نیابتی، به بررسی سیاست ها و اقدامات عربستان سعودی و جمهوری اسلامی در بحران های اخیر خاورمیانه در قبال یکدیگر پرداخته شود و ضمن بررسی زمینه های تعارض میان دو کشور، به این سوال اساسی پاسخ داده شود که عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران از چه راهی درصدد مقابله با اهداف و منافع یکدیگر در منطقه می باشند؟ فرضیه اصلی این مقاله آن است که جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی تلاش دارند تا بدون روی آوردن به جنگی مستقیم، با حمایت از گرو هها و دولت های هم پیمان خود در منطقه، مانع از تفوق و برتری طلبی یکدیگر در منطقه شوند.
خلاصه ماشینی:
عربستان طی سال های گذشته در چارچوب رقابت ایران بر سر برتری منطقه ای به شدت از گسترش نفوذ جمهوری اسلامی در عراق و لبنان و بحرین و تشکیل آنچه که تحت عنوان «هلال شیعی » نامیده می شود، نگران بوده و تلاش کرده است که این نفوذ را مهار کند.
از زمانی که حزب الله ، گروه شبه نظامی شیعه در سال ٢٠١٣ به نیروهای وفادار اسد و ایران برای مقابله با مخالفان سوری پیوست ، روابط لبنان با کشورهای خلیج فارس و در رأس آنها عربستان سعودی بد شد، تا جایی که شورای همکاری خلیج فارس به عنوان یک اتحادیه سیاسی و اقتصادی ، رسما حزب الله را به عنوان یک گروه تروریستی معرفی کرد و تحریم های اقتصادی را علیه این کشور به کار گرفت .
عربستان با حمایت از گروه ها و دولت های هم پیمان خود تلاش کرده است تا نفوذ جمهوری اسلامی ایران را در کشورهای منطقه از بین ببرد.
بنابراین تقابل منافع عربستان سعودی و جمهوری اسلامی در قبال بحران های اخیر خاورمیانه به جنگی مستقیم میان دو کشور منجر نشد، بلکه دو کشور تلاش کردند تا به نوعی دیگر مانع از تفوق و برتری دیگری در منطقه شوند و راهبرد دو کشور در این راه بهره گیری از راهبرد جنگ غیرمستقیم ، باواسطه یا نیابتی است که هزینه به مراتب کمتری از درگیری مستقیم میان دو کشور دارد اما به خوبی می تواند منافع آنها را تامین نماید.