چکیده:
شهادت و فرهنگ پربار آن جامعه و از جمله انسانهای پاکسرشت را در مسیر تعالی قرار میدهد و بستری
را فراهم میسازد که انسان خود را از بند و زنجیر مقیدات و تعلقات فردی و دنیوی برهاند. این مهم بر
تمامی عرصه های حاکم بر جامعه اعم از سیاسی، اجتماعی، فرهنگی از جمله ادبیات خاصه شعر تاثیری
ژرف مینهد. ادبیات منظوم در جریان انقلاب و در دوران جنگ تحمیلی نابترین صحنه حضور پرشور
مردمی و ایثار و جاننثاری برای دستیابی به زندگی باعزت و جنگیدن تا پای جان را با بیانی ساده و فصیح و
ملموس به تصویر کشید. این مقاله در پی مفهوم شهید و شهادت در آیینه شعر شاعران معاصر فارسی است.
خلاصه ماشینی:
يا شفيع المجرمين جرمم برونست از عدد وز تو مقصودم شفاعت پيش جدت مصطفاست يا امان الخائفين اينجا پناه آورده ام وز تو مطلوبم حمايت خاصه در روز جزاست يا اباعبدالله اينک تشنه ابر کرم از پي يک قطره پويان برلب بحر سخاست يا وليالله گداي آستانت محتشم بر در عجز و نياز استاده بيبرگ و نواست مدتي شد کز وطن بهر تو دل بر کنده است وز ره دور و درازش رو در اين دولتسرا است دارد از درماندگي دست دعا بر آسمان وز قبول توست حاصل آن چه او را مدعاست از هواي نفس عصيان دوست هر چند اي امير ١٨٦ / فصلنامه تحقيقات جديد در علوم انساني، دوره جديد، شماره اول ، تابستان ١٣٩٦ * * * * * جالس بزم گناه و راکب رخش خطاست چون غبار آلود دشت کربلا گرديده است گرد عصيان گر ز دامانش بيفشاني رواست محتشم کاشاني، شعررا وقف اهداف مقدس اسلام نموده و طبق آيه شريفه کلام الله مجيد در خصوص صفت مومنان که در سوره مومنون سعي نموده از بيهوده گويي، لغو، لهو وباطل دوري نمايد، ومقصود ومقصد منزل سعادت ، سلامت و رستگاري را طلب ميکند، درشعر زير او متوسل به شهسوار سپاه اسلام و قرآن ، حضرت امير المومنين مولا علي بن ابيطالب (ع ) شده و از مقام شامخ امام و مراد خود امان ميخواهد: السلام اي عالم اسرار رب العالمين وارث علم پيمبر فارس ميدان دين السلام اي بارگاهت خلق را دارالسلام آستان رويت بطرف آستين روح الامين السلام اي پيکر زاير نوازت زير خاک از پي جنت خريدن خلق را گنج زمين السلام اي آهن ديوار تيغت آمده قبله اسلام را از چارحد حصن حصين السلام اي نايب پيغمبر آخر زمان مقتداي اولين و پيشواي آخرين شاه خيبر گير اژدر در امام بحر و بر ناصر حق غالب مطلق اميرالمؤمنين ملک دين را پادشاه از نصب سلطان رسل مصطفي را جانشين از نص قرآن مبين در اولين روايات و توصيفاتي که در شعر فارسي از عاشورا ميشود، غلبه با بيان مصيبت و ظلمي است که بنياميه بر امام حسين (ع ) و يارانش روا داشته اند، جنايات کوردلان بنياميه آنقدر فجيع و سبعانه و ناجوانمردانه بوده که ناخودآگاه شعر عاشورايي از همان ابتدا به سمت توصيف و بيان مظلوميت شهيدان مفهوم شهيد و شهادت در اشعار سيد حسن حسيني، محتشم کاشاني، عمان ساماني /١٨٧ کربلا سوق پيدا ميکند و اين رويه تا قرن ها، سنت شعر عاشورايي ميشود به گونه اي که يکي از دوره هاي طولاني رويکرد شعر عاشورايي را، رويکرد بيان ماتم و مصيبت فراهم آورده است ، اين رويکرد از آغاز جريان شعر عاشورايي تا ترکيب بند محتشم کاشاني که در واقع قله اين رويکرد را شکل ميدهد ادامه مييابد: کشتي شکست خورده طوفان کربلا در خاک و خون تپيده ميدان کربلا (ديوان محتشم کاشاني ) آنچه زين العابدين مؤتمن در تعريف رثا آورده است ، به طور کامل در گنجينۀ الاسرار عمان ساماني وجود دارد.