چکیده:
وجود پایانی برای هستی، از مهمترین درگیریهای ذهنی انسان است. این دغدغۀ ذهنی، به نوعی در اسطورهها نمود یافته است. بررسی نگرش به پایان جهان در اسطورههای ایران، هند و اسکاندیناوی، محور اصلی این پژوهش است. در این بررسی فرض بر این است با وجود تفاوتهای ظاهری، این سه اسطوره اغلب دارای ساختار و بنمایههای مشترکی هستند. باور به دوری بودن آفرینش اساس وجود قیامت در هر سه اسطوره است؛ آفرینش از یک نقطه شروع میشود، از عصری طلایی عبور میکند و در طول زمان، به فرتوتی دچار میشود. خدایان با از بین بردن جهانِ فرتوت، جهانی نو و تازه میآفرینند. این فرتوتی در ایران به کامل شدن آفرینش منتهی میشود، در هند باعث از بین رفتن همه چیز و خلق دوبارۀ کاینات میشود. در اسکاندیناوی، با از بین رفتن جهان و خدایان، دو انسان نجات مییابند و نسل جدید بشر، هستی مییابد. چرخۀ مرگ و آفرینش چرخهای دایمی است و پایان جهان، پایان آفرینش نیست. در پایان جهان، با رسیدگی به اعمال انسان، بر دوری بودن این چرخه تأکید میشود. در این تحقیق کلیّت اسطورهها به صورت تحلیلی مقایسهای بررسی شد و شباهتها و تفاوتها مشخص گردید.
For the world in the myths of Iran, India and Scandinavia are considered final. Despite geographical and cultural differences, many similarities can be seen between these myths. In this study, it was assumed that despite apparent differences myths, they often have a common structure and motifs.Method for the research is library. In this study, the totalities of the myths were compared with each other for comparison. And similarities and differences were identified. The study identified the existence of the Resurrection in all three myths, based on the period of creation. In all three myths, the creation starts of a point, Passes of the golden period and over time gets old. Gods by destroying the old world, create a new world. As a result of this infirmity in Iran, complete creation; In India, causing the loss of all things and the creation of the universe is. In Scandinavia, with the loss of the world and the gods, the human saved and develop a new generation of human existence.The cycle of death and creation is permanent cycle, and the end of the world is not the end of creation. At the end of the world, actions to address human, is emphasizing on the period of the cycle.
خلاصه ماشینی:
پيروزي کامل و نهايي خير، مغلوب شدن مرگ و بيماري، شکوفايي دائمي گياهان ، انسان و خوردن وضعيت جهان بعد غذاي معنوي ، بازسازي کامل جهان ، برانگيختن مردگان ، داوري مردگان ، (همان :١٠٦) مجازات از ظهور گناه کاران و نيکوکاران ، تلفيق کاملي از روح و ماده ، باززايي جهان و برگشت آن به پيش از حملۀ اهريمن (همان :١٠٧) ٢-١-٢- پايان جهان در اسطورة هند در اسطوره هاي هندي، نه آفرينش آغاز حيات است و نه ، ويراني پايان آن .
جدول شمارة (٥) اتفاق پاياني در سه اسطوره ايران هند اسکانديناوي جذب همۀ عناصر در پيروزي کامل و نهايي خير مجازات قاتلان آفريننده برانگيختن و داوري نهايي مردگان فرو رفتن جهان در تاريکي زندگي بيدغدغه پرهيزگاران انجام قربان نهايي و کشتن گاو طولاني بدون تاريکي جهان فرا رسيدن عصر طلايي باززايي جهان غرق بودن جهان در آب سر سبز شدن زمين ها بدون بذرافشاني کامل شدن آفرينش بيدار شدن روح کيهاني بازگشت بالدر نجات يافتن دو انسان به کمک درخت بازگشت جهان به هيأت پيش از دوباره جان گرفتن جهان جهاني حمله اهريمن خلق کاينات از نو متولد شدن نسل جديد بشر ٣-٢- جمع بندي اساطير پايان جهان همانند اساطير طوفان ، دربارة ويراني و نابودي جهان سخن ميگويند.