چکیده:
" اصل مکملیت" ، مبتنی بر " اصل عدم قطعیت " هایزنبرگ، یکی از بحث برانگیزترین
نظریه های فیزیک کوانتوم است که به دلیل داشتن مدلول فیزیکی، از پذیرفته ترین اصول قرن
بیستم بوده است. معرفت علمی برآمده از این اصل این است که " هیچ حقیقت مطلقی در
دنیای علم و دانش وجود ندارد" ؛ که بازتاب های فلسفی دیگری از قبیل: نفی علیت و
موجبیت، عدم تصویرپذیری حوادث، عدم تعین و... داشته است؛
اما چنانچه تجربه نشان داده است، بسیاری از نظریه ها و تئوری های علمی غیرقطعی بوده و پیوسته در حال تغییر و تبدیل می باشند که در این میان این دو نظریه اصل عدم قطعیت و اصل مکملیت نیز از این جریان مستثنی نبوده اند، زیرا پس از گذشت هشتاد سال، یک دانشمند جوان ایرانی به نام پروفسور شهریار صدیق افشار با ارائه ی نظریه ای درباره ماهیت دوگانه ی نور، توانست سلطه ی هشتاد ساله ی این دو نظریه را در هم شکند.
این آزمایش، مبتنی بر آزمایشی مشهور درباره ی پدیده ی تداخل است که موسوم به "دو شکاف" میباشد. وی در این آزمایش به وضوح نشان میدهد که هیچ تناقضی در نمود هم زمان دو ماهیت موجی و ذره ای نور وجود ندارد؛ موضوعی که تا سال 2004، امر مسلم و پذیرفته شده ی مکانیک کوانتوم بوده است و نتایج فلسفی خطرناکی چون نفی علیت را درپی داشته است. طرح این نظریه نه تنها به عنوان یکی از مباحث بنیادی و جریان ساز فیزیک جدید جائز اهمیت است؛ بلکه پاسخی دندان شکن به نتایج و برداشتهای معرفت شناختی حاصل از نظریه های "اصل مکملیت" و "عدم قطعیت" نیز می باشد؛ لذا ما را بر آن داشته است که در مقاله ی حاضر در حد توان به بررسی و تحلیل آن بپردازیم.
خلاصه ماشینی:
"وی در این آزمایش به وضوح نشان میدهد که هیچ تناقضی در نمود همزمان دو ماهیت موجی و ذره ای نور وجود ندارد؛ طرح این نظریه نه تنها به عنوان یکی از مباحث بنیادی و جریان ساز فیزیک جدید حائز اهمیت است ؛ بلکه پاسخی مناسب به نتایج و برداشت های معرفت شناختی حاصل از "اصل مکملیت " نیز میباشد؛ لذا ما را بر آن داشته که در مقالۀ حاضر در حد توان به بررسی و تحلیل آن بپردازیم .
بدین تربیت ، عدم تعین موجود در طبیعت که تعبیر فلسفی برآمده از عدم توانایی فیزیک دانان در تعیین هم زمان مکان و تکانه الکترون است ، توسط بسیاری از دانشمندان ، یکی از خصلت های ذاتی طبیعت محسوب میشود و بنابر اصل مکملیت بور این ویژگیها مکمل و مانعـة الجمع هستند؛ یعنی هیچ وضعیت فیزیکیای را نمیتوان یافت که تواما و با دقت کامل هر دو وجه مکمل یک پدیده را نشان دهد بدون آنکه از روابط عدم قطعیت تخلف کند.
با این نظریه ، دنیای فیزیک کوانتوم و مباحث معرفت شناختی آن ، وارد عرصۀ جدیدی شد که باید منتظر بود مفهوم واقعیاین مسئله و نتایج آن به تدریج روشن شود؛ اما آنچه روشن است ، این است که این آزمایش ، هیچ توجیهی برای سهل و ساده پذیرفتن دوگانگیها و طفره از جستجوی تلفیق وترکیب ، یا تفسیر پوزیتویستی نظریه های علمی، به دست نمیدهد و به طور آشکارا نفی علیت و عدم تعین موجود در طبیعت را زیر سؤال میبرد."