چکیده:
هر ساختمان معرفتی به ناچار از پیش فرضهایی شروع میشود که صدقشان مسلم گرفته
میشود. توماس رید معتقد بود پیش فرضهای زیادی وجود دارند که عقلاء آنها را در
زندگی خود مسلم فرض میکنند و معارف خود را بر فرض صحت آنها بنا میکنند. اهمیت
این پیشفرضها برای او به خصوص از این جهت بود که پاسخی برای شکاکیت هیومی
فراهم میآورد. رید سعی کرد با روشی علمی این پیش فرض ها را که خود به آنها اصول
اولیه فهم عرفی میگوید استقراء کند. هدف ما از این نوشتار بررسی و تشریح اصول اولیه
فهم عرفی از منظر رید و بررسی نقش آنها در معرفت بشری و نیز تبیین ناچاری ما از پذیرش
آنهاست. این کار را به روش تحقیق کتابخانه ای و از طربق مطالعه آثار مکتوب رید و نیز
مکتوباتی که در نقد او نوشته شده است انجام می دهیم. سپس به وجه اهمیت این اصول از
منظر رید خواهیم پرداخت و در بخش نتیجه خواهیم گفت بدون پذیرش اصول اولیه فهم
عرفی، حجم عظیمی از معارفی که اذعان به آنها برای ما حیاتی است را از دست خواهیم داد.
خلاصه ماشینی:
"در پایـان بـه جنبـۀ اهمیـت ایـن اصول از دیدگاه رید خواهیم پرداخت و سعی می کنیم به این سـؤال پاسـخ دهـیم کـه آیـا اصـول اولیۀ فهم عرفی از آن جهت که پایۀ استدلال های ما قرار می گیرند برای رید حائز اهمیت بوده انـد یا از جهت اینکه اموری هستند که مسلم فرض می شوند.
اگر اصول خاصی وجود داشته باشند که (من فکر می کنم وجود دارنـد) بـدون اینکـه قـادر بـه آوردن استدلال برای آن ها باشیم ، سرشتمان ما را به باور آن ها رهنمون می شـود و ناچـار از مسـلم انگاشتن آن ها هستیم ، همان ها هستند که آن ها را اصول اولیۀ فهم عرفی مـی گـوییم و امـوری کـه آشکارا در تناقض با آن ها هستند را یاوه می خوانیم )٢٩:IHM(.
رید در ذیل بیان اصل هفتم غیر ضروری الصدق ها متـذکر شـده اسـت کـه ایـن اصـل و بیشـتر اصول اولیه به گونه ای هستند که تا به چالش کشیده نشوند به آن ها توجهی نخواهیم کرد: در مورد این اصل نکته ای وجود دارد که به نظر می رسد در مورد بسیاری از اصول اولیـه دیگـر نیز صادق باشد و به سختی می توان آن را در اصولی که فقط بر استدلال بنا شـده انـد یافـت ؛ و آن اینکه این اصل در اکثر ما انسان ها بدون اینکه توجهی بدان داشته باشیم اثر خود را ایجاد می کنـد."