چکیده:
فیلسوفان مسلمان از جمله فارابی، اخوان الصفا، ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا برای آموزش
فلسفه شرایطی ذکر کرده اند. این شرایط اخلاقی یا معرفتی است. شرایط معرفتی برخی ناظر
به حالات طالب فلسفه در مسیر آموزش فلسفه است و برخی ناظر به علومی مقدماتی که پیش
از فلسفة اولی باید خوانده شود. برخی از ویژگی های مطرح شده، اختصاص به یک نظام
خاص فلسفی دارد و برخی به همة فلسفه ها مربوط می شود. بعضی از این ویژگی ها ضروری
و غیر قابل جایگزین است و برخی دیگر الزامی نیست. از جمله ویژگی های اخلاقی
ضروری، دوری از شهوات، دوری از ریاست طلبی، ترک عادات نفسانی و پایبندی به یک
شریعت است. از جمله ویژگی های ضروری که اختصاص به یک نظام فلسفی دارد، تقدم
آموزش ریاضیات و طبیعیات بر الهیات است؛ چرا که به عنوان مثال، برخی از مباحث فلسفه
اولی مشائی، مبتنی بر مسائلی در ریاضیات و طبیعیات است. تقدم آموزش منطق از جمله
ویژگی هایی است که برای هر فلسفه ای با روش برهانی، نیاز است، اما ضروری نیست.
خلاصه ماشینی:
"از این رو ترتیب مطالعۀ علوم بدین صورت است : ابتدا طالب فلسفه باید علم اخلاق بداند، آنگاه مقداری از هندسه که برای تمرین برهان هندسی نیاز است را بداند، سپس به تمرین در علم منطق بپردازد١٠ (همو، المنطقیات للفارابی، ج ١، ص ٧-٥).
همچنین فارابی اشاره میکند برای رسیدن به معرفت باید از شناخت امور نزدیک به فهم شروع کرد و سپس به مباحث دیگر پرداخت (همان ، ص ٧)، از این رو آموزش طبیعیات مقدم بر آموزش الهیات است .
شیخ اشراق ، حکیم را حکیم نمی داند مگر همراه ذوق ، تأله و دارای شهود باشد (سهروردی ، ج ١، ص ١٩٩)، لذا غالب ویژگیهایی که برای فیلسوف بودن نام میبرد، ناظر به حکمتی است که هم بحث و نظر در آن حضور دارد و هم کشف و شهود؛ به عنوان مثال حکیم متأله از دیدگاه شیخ اشراق کسی است که بدنش مانند پیراهن شده باشد، هرگاه بخواهد بتواند از بدنش مفارقت کند و دوباره به آن بازگردد (همان ، ص ٥٠٣).
نکتۀ دیگری که ابن سینا و ملاصدرا به آن تصریح کرده اند نبود موانع فکری است ، غلبه سودا (ملاصدرا، الحکمـة المتعالیـة فی الاسفار العقلیـة الاربعـة ،ج ٣،ص ٤٤٦) و وسواس ذهنی سبب می شود که انسان نتواند مطالب بدیهی را تصدیق کند، لذا طالب فلسفه نباید به این دو مبتلا باشد."