چکیده:
بداء آموزهای مهم در مذهب شیعه امامیه بهشمار میرود. ملاصدرا در مورد بداء معتقد است که هرگاه نفس نبی یا ولی خدا به عالم ملکوت یا نفوس مدبره عالم متصل شود و آنچه را خداوند بر صحیفه قلب آنها نگاشته است ببیند و به مردم خبر دهد سخن او حق و صدق است. و ممکن است بار دیگر به آن نفوس متصل شود و چیزی غیر از آنچه قبلا دیده و اسباب طبیعی اقتضای آن را داشته است ببیند. در این صورت اگر آنچه بار اول دیده با آنچه بار دوم میبیند متفاوت باشد چنین چیزی را بداء گویند. اما فخر رازی این عقیده را باطل میداند؛ زیرا میگوید موجب تغییر در علم ذاتی الهی میشود. در این مقاله به بیان دیدگاه ملاصدرا و همچنین دیدگاه فخر رازی در مسئله بداء مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
بنابراین با توجه به معنای اصطلاحی بداء در نزد محققان شیعه روشن میشود بداء به معنای تبدل رأی یا تغییر عقیده و یا آشکار شدن چیزی برای خدا که پیش از این معلوم نبوده است، نیست و انتساب این نوع بداء به خدای متعال ممنوع بوده و احدی از علمای شیعه، بداء به این معنا را برای خدای متعال نسبت نداده است.
حقیقت بداء در نگاه ملاصدرا این است که از یک طرف بداء، بیانگر تغییر در علم و وقوع محو و اثبات میباشد؛ و از طرف دیگر نفوس افلاک جزء مراتب علم الهیاند؛ و از طرف سوم افلاک دارای نفس کلی و نفوس جزئی بوده و نفس کلی فلک همان لوح محفوظ و نفوس جزئی افلاک لوح محو و اثباتاند.
(همو، 1383: 4 / 206) اما در جایی دیگر از شرح اصول کافی، مرتبه دوم و سوم از مراتب پنجگانه (قلم و لوح محفوظ) را ادغام نموده و علم الهی را دارای چهار مرتبه بدین صورت بیان مینماید: علم بسیط ذاتی، علم تفصیلی قضایی و ام الکتاب، علم قدری و محو و اثبات و وجود مادی جسمانی.
نفس کلی فلک نیز مانند نفوس جزئی افلاک به اجرام فلکی تعلق داشته و دارای حرکت جوهری بوده و دائما در حال تغییر و حرکت میباشد؛ اما صدرالمتألهین با وجود حرکت جوهریاش، آن را لوح محفوظ نامیده است.
اما ملاصدرا با اینکه علم ذاتی الهی را مبرا از بداء میداند، اسناد بداء را به خدا اسناد حقیقی دانسته و این مدعا را از طریق تبیین رابطه نفوس افلاک با ذات الهی اثبات نموده است.