چکیده:
افشای اختیاری اطلاعات، هماهنگی و مشارکت میان شرکتها و سرمایهگذاران را با توجه به افزایش شفافیت اطلاعاتی و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بهبود میبخشد. افشای اختیاری با کاهش فرصتهای دستکاری سود منجر به بهبود کیفیت گزارشگری مالی و افزایش سطح اطمینان سرمایهگذاران میشود. در این مقاله با نمونهای متشکل از 730 سال شرکت در دوره زمانی 1392- 1388 به بررسی رابطه بین افشای اختیاری و مدیریت سود پرداخته شد. در بررسی فرضیهها از روش معادلات ساختاری استفاده شد تا اثرات مستقیم افشای اختیاری و اثرات غیرمستقیم سایر متغیرها از طریق بهبود سطح افشای اختیاری بر مدیریت سود سنجیده شود. یافتهها نشان داد، افزایش سطح افشای اختیاری منجر به کاهش میزان مدیریت سود شرکتها که از طریق دستکاری اقلام تعهدی اختیاری و دستکاری اقلام واقعی حاصل میشود، میگردد. همچنین ویژگیهای هیات مدیره و عملکرد مالی نیز از طریق بهبود سطح افشای اختیاری منجر به کاهش مدیریت سود میگردند.
Voluntary disclosure of information، coordination، and partnership between the companies and investors improves with increasing the transparency of information and reducing information asymmetry. Voluntary disclosure with reducing opportunities earnings manipulation resulted to improve the quality of financial reporting and increase the confidence level of investors. This study investigates the impact of voluntary disclosure on earnings management in sample of 146 firms listed in the Tehran Stock Exchange during 2009-2013. This research Structural equation modeling was used to survey direct effects and the indirect effects of other variables on earnings management by improving the level of voluntary disclosure. The results show that increasing the level of voluntary disclosure leads to reduced earnings management through manipulation of discretionary accruals and manipulate the actual items .Also the board features and financial performance by improving the level of voluntary disclosure will be reduced earnings management.
خلاصه ماشینی:
"پرسش اصلی پژوهش این است کـه آیـا افشـای اختیـاری بـه عنـوان یکـی از ابزارهـای شفافیت اطلاعاتی بر سطح مدیریت سود تاثیر دارد؟ با توجه به اینکـه مطالعـات انجـام شـده در زمینه مدیریت سود٥، بیانگر وجود دو شیوه اصلی بـرای مـدیریت سـود، یعنـی از طریـق دستکاری اقلام تعهدی و هم چنین دستکاری فعالیت های واقعی میباشـد.
در ادبیات مالی مدیریت سود از طریق اقلام تعهـدی و اقـلام واقعـی مـورد توجـه قـرار گرفته است و به دلیل قدرت کشـف بـالاتر مـدیریت سـود از طریـق اقـلام تعهـدی، انتظـار میرود مدیریت سود از طریق اقلام واقعی توجه مدیران را بیشتر به خود جلب کرده باشد، لذا فرضیه دوم پژوهش به شرح زیر بیان میگردد: فرضیه دوم : سطح افشای اختیاری بر مدیریت سود مبتنی بـر اقـلام واقعـی تـاثیر منفـی و معناداری دارد.
مشابه پژوهش های یو (٢٠٠٨)، ژانـگ (٢٠٠٨)، بادآورنهنـدی(١٣٩٢) و فخـاری و همکـاران (١٣٩٤)، بـه ترتیـب از مـدلهای زیـر بـرای تخمـین تولیـد غیرعـادی، هزینـه هـای اختیاری غیر عادی و جریان های نقدی غیرعادی استفاده می شود، به گونه ای که باقیمانـده این مدل ها بعنوان معیاری برای مدیریت سود از طریق اقلام واقعی در نظر گرفته میشود.
,(2012 )«The Moderating Effect of Voluntary Disclosure on the Relation between Earnings Quality and Information Asymmetry: Some Canadian Evidence», International Journal of Accounting, Auditing and Performance Evaluation, 8 (2),157-182 Dichev, I.
J. (2000), Information Asymmetry and Earnings Management: Some evidence, Review of Quantitative Finance and Accounting, 15(2), 325-347."