چکیده:
صفت یکی از مقولههای زبان فارسی است که انواعی دارد و از زوایای مختلف مورد بحث قرار میگیرد. صفتهای اشاره، پرسشی و تعجبی جزء صفتهای غیربیانی هستند که چه از نظر ساختار و چه کاربرد، از گذشته تاکنون با تحوّلاتی مواجه شدهاست. گاه کاربرد و ساختار پیشین را حفظ کردهاست و با همان شیوه ادامة حیات دادهاند، گاه نیز با تحوّلات اندک یا فراوان نسبت به دورههای پیشین، وارد حوزة زبان شدهاند. تحلیل این صفتهای سهگانه، با در نظر گرفتن سیر تاریخی آثار، واقعیّات تازهای را فراروی خوانندگان قرار میدهد. این مقاله ذکر نمونههای متعدّد از متونی که غالبا اثر برجستة عصر خویش هستند، از یک سو، شکل کاربرد یا ساختار این صفتها را تحلیل کردهاست و از دیگر سو، این امکان پیش روی خواننده قرار گرفته تا خود، تفاوتها و طباقهای هر دورهای را نسبت به دورة پیشین دریابد و چون تحلیل مقولههای دستوری به میدان وسیعی نیاز دارد، پژوهندگان این مقاله را بر آن داشته تا پژوهش میدانی خود را گستردهتر کنند و آثار متعدّدی را بررسی نمایند.
Adjective is one of the categories of Persian language that has different types and is discussed from different points of views. Demonstrative, interrogative and exclamatory adjectives are three types of non-rhetorical adjectives that have undergone some structural and functional changes from the past to the present. These adjective categories have remained with the same structures or functions of the past or have undergone more or fewer changes over time. The investigation of these three adjective categories along with an historical account of the literary works could be revealing for readers. The present study, drawing on various types of literary texts, mainly the masterpieces of their own periods, on the one hand analyzes the structures and functions of the three adjectives categories, and on the other hand, makes it possible for the readers to figure out the differences and similarities from one period to the other. Since a deep analysis of the three grammatical categories requires a wide literary corpus, the researchers decided to broaden their corpus and examine various types of texts.
خلاصه ماشینی:
تبیین و تحلیل کاربرد و ساختار ایـن صـفت هـا بـا ذکر مثال های گوناگون ، چه از متون نظم و چه نثر، دغدغـۀ اصـلی پژوهشـگران بـوده اسـت ، امـا برای اینکه جریان تحول ، شفاف تر و روشن تر فراروی خواننـدگان قـرار گیـرد، بـه سـیر تـاریخی آثار توجه شده است .
١ـ بیان مسئله الف ) آیا تغییر و تحول صفت های اشاره ، پرسشی و تعجبی فقط در شکل کـاربرد آن هـا اتفاق افتاده است یا اینکه الگوهای ساخت آن ها را هم شامل میشود؟ ب ) بسامد هر یک از این صفت هـا، در کـدام دوره چشـمگیرتر بـوده اسـت و در کـدام دوره افول کرده یا اصلا اثری از آن ها نبوده است ؟ ج ) آیا تغییرات و تحولات صفت های اشاره ، پرسشی و تعجبی فقط به متـون نظـم و نثـر ادبی مربوط میشود یا اینکه در بافت عادی زبـان و نوشـته هـای آموزشـی معیـار نیـز چنـین تحولی را میتوان به روشنی دید؟ ٢ـ پیشینۀ پژوهش پژوهش دربارٔە کاربرد، ساختار و تحول صفت های اشاره ، پرسشی و تعجبی، آن هـم بـه صورت مقایسه ای در زبان فارسی پیشینه ای ندارد و اصلا تحقیق گسترده و مبسوطی در ایـن زمینه یافت نمیشود.
این شیؤە کاربرد بیشتر به متون قدیمی اختصـاص دارد و در ادبیات معاصر بسیار کمیاب و در زبان محاوره ، نایاب است ؛ مانند: «از وی هر آن نگار کـه پیـدا شـود، کنـد، کار هزار کس بـه یکـی لحظـه چـون نگـار» (سوزی سمرقندی، ١٣٣٨: ٥٤).