چکیده:
وحدت جهان اسلام از مهم ترین مسایل راهبردی جهان اسلام است که ذهن اندیشمندان و متفکران مسلمان را در دوره معاصر به خود مشغول داشته است. این موضوع به ویژه با تحولاتی که در چند سال اخیر در جهان اسلام رخ داده بیش از پیش حایز اهمیت گشته است. این مقاله به منظور پاسخ به این سوال که: روند تغییرات فکری موضوع وحدت جهان اسلام از فروپاشی خلافت عثمانی تا کنون چگونه بوده است؟ مهم ترین اندیشه های جریان ساز که توسط متفکران مسلمان در دوره معاصر پیرامون وحدت جهان اسلام مطرح شده را با رویکردی توصیفی و مبتنی بر دو عامل از پارامترهای شش گانه روش STEEP)V) (به منظور توصیف و نه تحلیل) با استفاده از منابع کتابخانه ای بررسی نموده است. این بررسی نشانگر آن است که ضمن تداوم جایگاه رهبری واحد و یا خلافت، جریان های فکری متنوع و چند نقطه عطف در این روند فکری قابل مشاهده می باشد. بر این اساس پنج موج در روند فکری پیرامون وحدت جهان اسلام شناسایی شده است که عبارتند از: موج خلافت محور، موج دولت محور، موج نهاد محور، موج مردم محور و موج تمدن محور.
The unity of the Islamic world is one of the most important strategic issues which has preoccupied the minds of Muslim thinkers. This issue has become increasingly important، especially with the developments that have taken place in the Muslim world in the past few years. Providing an acceptable perspective and appropriate strategies for its realization requires investigating various reflections and thought processes formed on this issue. [g1] To answer the following question that "how the Muslim scholars ideas on the unity of the Islamic World has changed through the time since the fall of the Ottoman caliphate so far?"، this article aimed to examine the most prominent path-breaking ideas of Muslim thinkers raised on this subject in the contemporary period using a descriptive approach based on two factors of the six parameters of the STEEP (V) method (to describe and not analyze) through the library resources. This study indicated that، while maintaining the position of the single leadership or the caliphate، diverse intellectual streams and several milestones can be seen in this intellectual process. Accordingly، five waves were detected in the intellectual streams on the Islamic world unity which include the caliphate-based، the state-centered، the institution-centered، the people-centered، and the civilization-driven waves.
خلاصه ماشینی:
(موثقي ،١٣٧١: ٢٢٦) در پاسخ به اوج گيري تشکيل دولت - ملت ها در جهان اسلام متفکراني همچون اقبال ســعي کردند ضمن توجه به اين واقعيت سياســي تفسير جديدي از آرمان وحدت جهان اسلام ارائه نمايند تا با تحولات زمانه سازگار بوده و قابل تحقق باشد ١٧ وحدت جهان اسلام در انديشه محمد اقبال لاهوري محمد اقبال لاهوري ، خلافت را عملا خاتمه يافته تلقي نموده و اين انديشــه را ســد راه اتحاد دولت هاي مستقل مسلمان مي داند (اقبال لاهوري ، بي تا: ١٨٠) به نظر اقبال : «براي آنکه وحدت سياســي واقعا مؤثري در اســلام پديدار شود، نخست لازم اســت که همه کشورهاي اسلامي استقلال پيدا کنند و پس از آن ممکن است که همگان خود را در زير لواي خليفه قرار دهند» (اقبال لاهوري ، بي تا: ١٨٢) اقبال با پذيرش اين نظريه خط سير وحدت جهان اسلام را اين گونه ترسيم مي کند که : «اين وحدت از کثرتي متشــکل از واحدهاي آزاد و مســتقل حاصل مي شود که رقابت هاي نژادي ميان ايشان به وسيله رشته اتصالي از يک کمال مطلوب روحي باهم سازگار و هماهنگ شده باشد، به نظر من چنان مي رسد که خداي متعال رفته رفته اين حقيقت را بر ما آشــکار مي سازد که اسلام نه ملي گري اســت و نه استعمار، بلکه جامعه مللي است که مرزهاي مصنوعي و تمايزات نژادي را براي تسهيل شناسايي قبول دارد.
کلیدواژه ها:
وحدت اسلامی
،
خلافت
،
تمدن اسلامی
،
جامعه ملل اسلامی
،
جنبشهای اسلامی
Islamic movements
،
Islamic unity
،
Society of Islamic Nations
،
Islamic Civilization
،
caliphate