چکیده:
سیاستگذاری راهبردی عربستان تابعی از نقش منطقهای، ویژگی رهبران سیاسی و جهتگیری ساختار نظام بینالملل است. نقش امنیتی عربستان در دوران ملک سلمان را میتوان ادامۀ سیاست قدرت برای کسب هژمونی منطقهای دانست. چنین رویکردی، ادامۀ الگوهای رفتاری عربستان در دوران ملک عبدالله است. به قدرت رسیدن دونالد ترامپ و انعقاد قراردادهای نظامی آمریکا با عربستان، نقش این کشور در آینده امنیت منطقهای را افزایش داده است. نقش منطقهای عربستان براساس نشانههایی همانند گسترش ژئوپلیتیک بحران تعریف میشود. چنین وضعیتی بهمنزلۀ گذار از سیاست موازنۀ منطقهای ایالات متحده خواهد بود. ساختار نظام بینالملل در سالهای پس از جنگ سرد با تحولات ژئوپلیتیکی روبهرو شده است. واقعیتهای تحول منطقهای بیانگر آن است که ژئوپلیتیک خاورمیانه در چارچوب سیاستهای راهبردی عربستان براساس نقشیابی بازیگران و نیروهای قدرتساز، آشوبساز و منازعهآفرین ایجاد شده است. واقعیتهای ژئوپلیتیکی جدید نظام جهانی نشان میدهد که خاورمیانه مرکزیت جدیدی برای گسترش منازعه و مدیریت بحرانهای منطقهای تلقی میشود. پرسش اصلی مقاله آن است که «راهبرد عربستان در محیط امنیتی خاورمیانه در دومین دهۀ قرن بیستویکم براساس چه مؤلفههایی شکل گرفته است؟» فرضیۀ مقاله به این موضوع اشاره دارد که «عربستان از سازوکارهای گسترش نظامیگری، تصاعد بحران و جنگ نیابتی در راستای گسترش ژئوپلیتیک بحران در خاورمیانه بهره گرفته است». در تبیین این مقاله از «رهیافت هویت ساختار» بهره گرفته میشود. روششناسی مقاله مبتنی بر «تحلیل دادهها» و «تحلیل محتوا» خواهد بود.
Saudi strategic policy-making depends on the regional role، the characteristics of political leaders and the direction of the structure of the international system. The role of Saudi security during the Salman era can be seen as the continuation of the power policy for regional hegemony. Such an approach، the behavioral patterns in the era of King Abdullah of Saudi Arabia. Donald Trump's coming to power and US military contracts with Saudi Arabia have increased the role of the country in the future of regional security. The regional role of Saudi Arabia is defined on the basis of signs such as the expansion of the geopolitical crisis. Such a situation would be the transition from the United States regional equilibrium policy.
The structure of the international system faces geopolitical changes in the post-Cold War years. Regional developments in the Middle East geopolitical suggest that Saudi-based strategic policy framework chaos making actors and forces has been created. New geopolitical realities of the world emphasized that the Middle East conflict is the center of regional crises management.
Increase in military spending in Saudi Arabia is based on the signs of crisis making and threats. Saudi Arabia's agents in the regional coalition are seeking to adopt mechanisms such as crisis expansion as crisis management tools and techniques. The formation of "proxy wars" and of "asymmetric conflicts" may be among the causes and symptoms of geopolitical crisis in the Middle East. The new security crisis not only affects the relationships of regional actors، but also has the capabilities needed to change the geopolitics of the Middle East.
خلاصه ماشینی:
واقعیت های تحول منطقه ای بیانگر آن است که ژئوپلیتیک خاورمیانه در چارچوب سیاست های راهبردی عربستان براساس نقـش یـابی بـازیگران و نیروهای قدرت ساز، آشوب ساز و منازعه آفرین ایجاد شده است .
بازیگران منطقه ای از این نظر نقش مؤثری در ژئوپلیتیک جدید خاورمیانه دارند کـه از قابلیـت لازم برای کنترل و مدیریت جنگ های نیابتی برخوردارند (کاستلز، ١٣٨٠: ٢٧٥(.
کشورهای منطقه ای براساس قابلیت های تاکتیکی و عملیاتی خود مبادرت به نقـش یـابی در فضای هوایی، پایگاه های نظامی، ظرفیت های اجتماعی و یگان هـای عملیـاتی کـرده و بـه ایـن ترتیب واقعیت جدید و درهم تنیدة مناطق و نظام ژئوپلیتیکی جهان شکل گرفته است .
به طور کلی میتوان این موضوع را مورد توجـه قـرار داد کـه هـر گونـه تحول در الگوی کنش بازیگران منطقه ای و نقش یابی کشورهایی هماننـد عربـستان و ترکیـه در محیط امنیتی آسیای جنوب غربی، زمینه های لازم برای امنیت آشوب زده ، رادیکالیـسم سیاسـی، منازعات هویتی و جنگ های نیابتی را به وجود آورده است .
رقابـت هـای هـویتی بـه مـوازات ضـرورت هـای نقش یابی آمریکا در محیط منطقه ای و راهبردی جمهوری اسلامی، زمینه های لازم برای افزایش تضادهای امنیتی ایران و عربستان در سال های ١٣٨٢ به بعد را به گونۀ شایان تـوجهی بـه وجـود آورده است (٤٨ :٢٠١٤ ,Fahim Arango (.
قالـب گفتمانی عربستان برای ائتلاف سازی علیه ایران مبتنی بر ادبیاتی اسـت کـه در قالـب ضـرورت مقابله با نقش یابی شیعیان در محیط منطقه ای به وجود آمده است .