چکیده:
گستردگی شاهنامه شاید پهنا و وسعت مطالعات و تحقیقات را وسیع تر از حد انتظار جلوه دهد. این مسئله حتی در نـوع بیـان اختصاصات سبکی این اثر نیز صادق است . (بطوری که می تواند به گونه های مختلف نمود یابد). آنچه مهم است دید فردوسـی به جلوه هایی مثل زمانه و بخت و سرنوشت انسان بویژه از طریق عناصر کیهانی و میزان تاثیر آنها بر هـدایت و راهبـری انسـان بوده ، که عمیق و هدفمند است . تا جایی که کل اثر او را (خاصه بخش پهلوانی شاهنامه را) با بسامد قابل درنگ تحت تاثیر قـرار می دهد. در این مقال تناسب این پدیده (نقش عناصر کیهانی) با حوادث و شخصیتهای داستان ، بررسی و مقابله شده و با ارائـه یک جغرافیای آماری مناسب مورد ارزیابی قرار گیرد تا نوع بیانی و استفاده ساختاری او از این روایت ها به عنوان عنصر سـبکی تشریح و معرفی شود.
خلاصه ماشینی:
) اين مقال تحليل ساختاري برخـي داسـتانهاي شـاهنامه است با رويکرد سبک شناسانه و با هدف تحليل پايه اي و تاريخي باورهاي موجود در شاهنامه و رسوب گـذاري آن در باورهـاي پيش و پس از اسلام در ايران ، نيز سعي شد ميزان تأثير اين باورها و حضور آن به عنوان زمينه در اين اثر بررسي شود و بعـد از ريشه يابي آن و ارجاع به منابع مورد نظر، نمونه هايي از متن با توجه به روش لئواسپيتزر (بر پايۀ نظريۀ سـبک شناسـي نـوين ) ارائه شده که با توجه به تکرار و بسامد مطالب ذکر شده ، روش فردوسي در بکارگيري باورهاي قديم (بويژه تأثير عناصر کيهـاني و ...
٣-تصاوير (که بيشتر در تداعي معاني و تشريح آن استفاده مي شود): اينکه تصاوير اغلب کوتاهند (در عين زماني که تصاوير تو در تو است ) و اينکه تصاوير صرف پيشبرد داستان در حرکت است از اقتضائات فردوسي است که مي توان آن را سبک استفادة او از اين جلوه هاي زيبايي شمرد ولي آنچه مهم است اينکه ؛ به گمان نويسنده متن اگر خورشيد بارها در شاهنامه طلوع و غروب مي کند و در حدود يک تصوير کوتاه مي آيد و مي رود و شب و صبحي که مي آيند و مي روند نوع پرورش آنها (علاوه بر اينکه در کجاي حادثه واقع مي شوند) به گونه اي است که حضور تماشا کننده ندارند، يعني خورشيد خود مي داند و شب نيز که کي فرا رسد و ماجرا را تمام کند.