چکیده:
سلامت فرد پایه و بنیان سلامت جامعه است و این دو آنچنان به هم وابستهاند که نمیتوان بین آنها مرز معینی قائل شد. مفهوم سلامت اجتماعی بهعنوان بعد مهم دیگر سلامت، در سالهای اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. باید توجه داشت که تندرستی اجتماعی، چگونگی برقراری ارتباط فرد با دیگران، چگونگی واکنش به افراد دیگر و چگونگی تعامل فرد با نهادهای اجتماعی و رسوم جامعه را شامل میشود. این مقاله به بررسی تندرستی اجتماعی زنان با استفاده از تئوریهای کیز (1998) و لارسن (1992) میپردازد. گفتنی است ابعاد انسجام اجتماعی، پذیرش اجتماعی، معاضدت اجتماعی، شکوفایی اجتماعی و پیوستگی اجتماعی از تئوری کیز، و ابعاد حمایت اجتماعی و سازگاری اجتماعی از تئوری لارسن استخراج شدند. جامعة آماری زنان شهر کاشان، و روش تحقیق پیمایش و فن جمعآوری دادهها نیز پرسشنامه است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نیز با یافتههای کیز مطابق است و تحلیل عاملی کیز مناسببودن پنج بعد تندرستی اجتماعی را برای جامعة آماری تحقیقش تأیید کرده است. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان میدهد که نتیجة دو شاخص موردنظر لارسن (حمایت و سازگاری اجتماعی) عامل مشترک تندرستی اجتماعی است و مقدار فراوانی از واریانس آن تبیین میشود. آزمون خیدو بین تندرستی اجتماعی و وضعیت تأهل و درآمد معنادار است و بین تندرستی اجتماعی و تحصیلات معنایی ندارد، اما بین تندرستی اجتماعی و وضعیت اشتغال بستگی به مدل دارد (در مدل لارسن معنادار است، اما در مدل کیز نه). بنا بر نتایج این پژوهش مسئولان باید نگرانی بیشتری درمورد سلامت اجتماعی زنان داشته باشند و با توجه به اینکه زنان نقشی مهم در خانواده و جامعه دارند و تربیتکنندگان نسل بعدی جامعه هستند، سلامت آنها بهویژه سلامت اجتماعیشان مهم است.
The article investigates social wellbeing among women using Keyes and Larson’s theories. Social integration, social acceptance, social contribution, social actualization and social coherence dimensions from Keyes and social support and social adjustment from Larson’s frame are extracted. The research uses survey methods. Research census is women in city of Kashan.The work integrates theory and intersectionality perspectives to examine how discrimination affects health at the intersections of gender and city Confirmatory factor analysis shows fitness of Keyes model and explanatory factor analysis demonstrates that Larson’s model is also fit. Chi-square test among social wellbeing and marital status and income is significant, between social wellbeing and education isn’t significant and between social wellbeing and education depends on which of models is used (Larson’s model is significant, but Keyes’s is not). Findings revealed that total sample and multiple group path and confirmatory factor analysis had good fits. Findings underscore the importance of taking into account how multiple identities shape discrimination, social status and social health; they highlight the multiple pathways linking discrimination to health for different Kurd ethnicity subgroupsSecondly, this research examines how religion, gender and city together moderate relations in the overall proposed model.Findings underscore the importance of taking into account how multiple identities shape discrimination, social status and social health; they highlight the multiple pathways linking discrimination to health for different Kurd ethnicity subgroups.
خلاصه ماشینی:
نتايج تحليل عاملي اکتشافي نشان ميدهد که نتيجۀ دو شاخص موردنظر لارسن (حمايت و سازگاري اجتماعي) عامل مشترک تندرستي اجتماعي است و مقدار فراواني از واريانس آن تبيين ميشود.
مفهوم سلامت اجتماعي بعد مهم ديگر سلامت است که در سال هاي اخير در سازمان بهداشت جهاني مطرح شده و به اين معناست که براي دسترسي به سلامت ، تنها سلامت جسمي و رواني کافي نيست و از آنجا که انسان در محيط جمعي زندگي مي کند، سلامت اجتماعي نيز ضروري است .
يزدان پناه ، ليلا و طيبه نيک ورز (١٣٩٤)، پژوهشي با عنوان «رابطۀ عوامل اجتماعي با سلامت اجتماعي دانشجويان دانشگاه شهيد باهنر کرمان » انجام داده اند که هدف اصلي آن بررسي و مقايسۀ ميزان سلامت اجتماعي در بين دانشجويان دختر و پسر است که براساس تئوري کيز با پنج بعد يکپارچگي اجتماعي، پذيرش اجتماعي، سهم داشت اجتماعي، شکوفايي اجتماعي و پيوستگي اجتماعي بررسي شده است .
رستگار، خديجه و همکاران (١٣٩٤) در تحقيقي با عنوان بررسي رابطۀ احساس امنيت اجتماعي و نظارت (طبيعي غيرطبيعي) با سلامت اجتماعي در ميان زنان ١٨ سال به بالا و ساکن شهر شيراز، بيان ميکنند که سلامت چه به صورت فردي و چه به صورت جمعي ، مهم ترين جنبه از مسائل حيات انساني است .
روش تحقيق اين پژوهش توصيفي- اسنادي است که با استفاده از سلامت اجتماعي و امنيت اخلاقي و با بهره گيري از شاخص هاي توسعۀ پليس جامعه محور و سلامت سازمان بهداشت جهاني انجام شده است .
همان طور که ملاحظه ميشود (جدول ٧)، نتايج آزمون معنادار است و بين زنان متأهل و مجرد در تندرستي اجتماعي (در هر دو تئوري کيز و لارسن ) تفاوت وجود دارد.