چکیده:
نوشتار حاضر در پی پاسخ به این سوال است که بر اساس روایات اهل بیت ع حکومت جهانی حضرت مهدیعج به لحاظ تربیتی چه نتایج و دستاوردهایی برای مردم به ارمغان خواهد آورد؟ آن چه که از کلام معصومین ع در این رابطه برداشت می شود این است که حضرت ولی عصرعج که آخرین ذخیره الهی و واسطه فیض حضرت حق برای انسان ها می باشد پس از ظهور در راستای تربیت بشر و هدایت آنها به سوی هدف نهایی که قرب الهی است، اقداماتی انجام می دهد که نتایج این اقدامات به عنوان دستاوردهای تربیتی حکومت حضرت مطرح می گردد. این دستاوردها در سه بعد معرفت، عاطفه و رفتار جای می گیرد به این صورت که حضرت حجت با بالا بردن سطح معرفت مردم، در بعد عاطفی آنها تغییراتی ایجاد می کند چرا که عواطف مبتنی بر معرفت می باشند و تغییر در معرفت، تغییر در عواطف را به دنبال دارد. از طرفی با توجه به این که عمل و رفتار انسان تابع نگرش و انگیزش اوست؛ انسان های عصر ظهور پس از این که به واسطه امام به معرفت شایسته خود رسیدند و عواطف آنها تعدیل شد، در بعد عمل و رفتار، عدالت محور خواهند شد و تمام همت آنها در راستای رضایت تنها معبود و معشوق حقیقی، پروردگار هستی خواهد بود؛ از این رو رذائل، جای خود را به فضائل خواهند داد و وحدت و یکپارچگی و انس و الفت بین مردم رایج خواهد شد و همه افراد آن جامعه در سایه حکومت حضرت، استعدادهای شان شکوفا شده و به اعتدال روحی می رسند و فضائل اخلاقی را سرلوحه رفتار خود قرار خواهند داد. در این مقاله سعی شده است به دستاوردهای تربیتی حکومت حضرت ولی عصر در سه بعد معرفت، عاطفه و رفتار از نگاه روایات پرداخته شود.
Ollowing written is aimed at the answer to this question which is based on Ahl_e_beit's (peace Fbe upon them) narratives that universal dominion of holiness Mahdi ( soon be his epiphany)، what effects and consequences whill bring from the point of view of training?
What understood from the statements of innocent people about this issue is that Imam Mahdi (p) who is the last divinity 's reserve and inductor God's grace for human beings، after his epiphany ،will do proceedings on treatment and training of human beings lead them to the final goal which is God's immediacy and outcomes of these proceedings introduce as manneral consequences of his dominion.
These consquences outbreaks in three dimensions of cognition، sentiments and treatment. In the way that Imam Mahdi (p) through upraising the human's cognition 's level، make changes in their sentimental dimensions، because sentiments are predicted to the cognition. And changes in the cognition succeeds changes in the sentiments.
Besides ، as regards that acts and treatments of human، depends on his or her theory and inanition. Humans of epiphany age ، after achieving their proper cognition ، and adjusting their sentiments، by Imam Mahdi (p) ، will be justice_ based people ، in dimensions of act and treatment. And all of their volition will be with acquiescence of the sole actual idol and soul mate ، creator of the universe (demiurge)
Accordingly ، rascalities would be replaced by excellences and unity and familiarity and kindness would be passed among people and the talents of all of the individuals of that society will dehiscence and they will achieve the moral temperance under the shadow of his dominion and they put the moral preponderances as their signboard to their manner.
This essay is tried to refer to the manneral consequences of Imam Mahdi ، in three dimensions of sentimental، cognitional and treatment.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به آنچه بیان شد میتوان گفت: تکامل علمی متربی مرهون دو عامل اساسی است؛ عامل اول برخوردار بودن مربی از علم و دانش کافی است و عامل دوم نبود مانع از جانب متربی در فهم و پذیرش علم است؛ در زمان ظهور، مربی انسانها یعنی حضرت حجت(، خود، انسان کامل است که به سرچشمه علم لایزال الهی متصل است (کلینی، 1365: ج1، کتاب الحجه، باب ما اعطی الائمه( من اسم الله الاعظم، ح1)؛ 1 از سوی دیگر همانطور که در قسمت قبلی گذشت به برکت وجود و حکومت امام مهدی( انسانها تکامل عقلی پیدا میکنند و در سایه پذیرش حقیقت و عمل بر اساس آن، موانع فهم و یادگیری علم متربی مثل عدم توان عقلی، آلودگی ظرف وجود انسان و عدم صلاحیت برای پذیرش حقیقت نورانی علم هم برطرف میگردد؛ امام با تکمیل دانش و تعلیم حکمت قدسی، درون انسانها را نورانی میکند به این معنا که انسانها حق را دانسته و طبق آن عمل میکنند؛ عدم پیروی از حق، انسان را دچار مشکلات فراوان علمی و عملی میکند و مانع کمال عقل میشود؛ حتی ممکن است سبب نقص و زوال عقل شود؛ ضمن اینکه حق، همان است که از سوی خدای سبحان آمده است: (الحق من ربک فلا تکن من الممترین( (آلعمران: 60) (ر.
بنابراین امام، به عنوان شخصی که در تمام ابعاد، تربیت یافته، در راستای تربیت انسانهای عصر ظهور بعد از تکمیل عقول و علوم مردم آن عصر، ادراکات قلبی آنها که پایههای عاطفه میباشند را عمیقتر ساخته لذا عواطف عمیقتری از خود بروز خواهند داد؛ امام آنها را به عشق برتر که همان محبت یگانه خالق هستی است، راغب مینماید تا از این طریق، انسانها را در مسیر کمال که همان رسیدن به قرب الهی و مقام خلیفة اللهی است قرار دهد؛ 1 (مجلسی، 1403: ج24، 9) چراکه عشق و محبت باعث انقلاب ماهیت عاشق شده و بینش و گرایش او را منقلب میسازد؛ به گونهای که دیگر خویشتن را ندیده و فقط نگاهش به معشوق است تا همواره رضایت او را کسب نماید (ر."