چکیده:
هدف این مقاله معرفی یک روش جدید برای تخمین قدرت انحصاری و بهکارگیری آن برای 136 صنعت کارخانهای با کدهای ISIC چهاررقمی طی سالهای 1374 - 1392 است. روش مورد استفاده رویکرد توابع تصادفی مرزی است. نتایج نشان میدهد حدود 98 درصد صنایع ایران مارکآپی بین 10 تا 40 درصد و رفتاری غیررقابتی داشتهاند. همچنین متوسط مارکآپ صنایع در ایران طی زمان روندی صعودی داشته و متوسط بازدهی نسبت به مقیاس آنها کاهنده است. بر اساس نتایج، لغو امتیازات خاص داده شده به برخی از صنایع، کاهش تعرفه برای افزایش رقابت خارجی همراه با استانداردهای لازم برای تولید و واردات محصولات صنعتی و گسترش فعالیتهای صنعتی در قالب تعاونیها توصیه میشود.
The aim of this paper is introducing a new method to estimation monopoly power and uses it for 136 Iranian manufacturing industries at 4 digits ISIC level during 2005-2013. The method used is stochastic frontier approach. The results indicate that the markup of nearly 98 percent of manufacturing industries is between 10 and 40 percent and they have an uncompetitive behavior. The average industries markup in Iran had a rising trend over time، reducing their average returns to scale. According to the results; there are suggested canceling the exclusive advantages that used to grant to some industries، lowering the tariff for increasing foreign competition with implementation necessary standards in order to production، importing industerial outputs and expanding industerial activities in the form of cooperatives.
خلاصه ماشینی:
اندازهگیری قدرت انحصاری صنایع تولیدی در ایران: رویکرد توابع تصادفی مرزی فرهاد خداداد کاشی*، جعفر عبادی**، سیدضیاءالدین کیاالحسینی(، خلیل حیدری× تاریخ دریافت: 02/08/1395 تاریخ پذیرش: 09/12/1395 چکیده هدف این مقاله معرفی یک روش جدید برای تخمین قدرت انحصاری و بهکارگیری آن برای 136 صنعت کارخانهای با کدهای ISIC چهاررقمی طی سالهای 1374 - 1392 است.
کامبوکار و همکاران (2012) پس از بیان چندین ضعف شاخص لرنر در مورد محاسبه قدرت انحصاری مانند در نظر نگرفتن خطاهای بهینهیابی، منفی شدن مقدار عددی شاخص در مطالعات تجربی ناشی از ایستا بودن، صادق نبودن فرض بازدهی ثابت به مقیاس در نمونههای مورد مطالعه و محدودیتهای دادهای بر هزینه نهایی، تلاش کردند برای غلبه بر ضعفهای بالا خصوصا چالش کمبود دادهای، روشی جدید با استفاده از مدل توابع مرزی تصادفی ارائه کنند که عموما برای برآورد کارآیی و عدمکارآیی بنگاهها از طریق برآورد تابع تولید، هزینه یا سود استفاده میشود.
در ادامه برای تبدیل نامعادله (2) به یک تساوی از پارامتر (به تصویر صفحه رجوع شود) در رابطه (3) پارامتر غیرمنفی μ، شکاف بین قیمت و هزینهنهایی تولید محصول را نشان میدهد که قدرت انحصاری یا مارکآپ تعریف میشود.
نتایج برآورد مارکآپ و شاخص لرنر با رویکرد توابع تصادفی مرزی نشان میدهد که در مجموع حدود 98 درصد صنایع، قیمت را بیش از 20 درصد بالاتر از هزینه نهایی تعیین کردهاند که رفتاری غیررقابتی داشتهاند.
نتیجهگیری و پیشنهادها در این مقاله از رویکرد پارامتریک توابع تصادفی مرزی برای برآورد قدرت انحصاری صنایع کارخانهای ایران استفاده شده است که در واقع روش جدید و متفاوت از رویکردهای قبلی مانند روشهای ساختاری و یا سازمان صنعتی کاربردی جدید است.