چکیده:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر محافظهکاری بر کارایی سرمایهگذاری با لحاظ عدمتقارن اطلاعاتی است. همچنین، رابطۀ محافظهکاری و شیوۀ تأمین مالی در شرکتهای کمسرمایهگذار بررسی میشود. بهمنظور سنجش محافظهکاری از الگوی باسو استفاده شد. همچنین، اندازهگیری متغیر عدمتقارن اطلاعاتی، با استفاده از الگوی ونکاتش و چیانگ انجام پذیرفت. بهمنظور انجام پژوهش از بین شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران 78 شرکت در بازۀ زمانی 1385 تا 1393 انتخاب و آزمون شد. برای آزمون فرضیهها از الگوی رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش نشان میدهد تأثیر محافظهکاری بر کارایی سرمایهگذاری باوجود عدمتقارن اطلاعاتی، بیشتر است. عدمتقارن اطلاعاتی بین سرمایهگذاران موجب اعمال محافظهکاری بیشتری در گزارشگری مالی میشود. همچنین، باید به این نکته توجه داشت محافظهکاری نیز عدمتقارن اطلاعاتی را کاهش میدهد؛ بنابراین، محافظهکاری در شرکتهایی که سرمایهگذاری کمتر از حد انجام میشود، سرمایهگذاری آتی را از طریق کاهش هزینههای تأمین مالی افزایش میدهد. علاوه بر این، یافتهها نشان میدهد محافظهکاری با تأمین مالی آتی از طریق بدهی و آورده سهامدار در شرکتهای کمسرمایهگذار رابطۀ مثبت و معنادار دارد
his study examines the impact of accounting conservatism on the investment efficiency considering information asymmetry. Also was examines relation conservatism and methods of future financing in the underinvestment companies. The conservatism measures based on the Basu model. Also information asymmetry measures based on the Venkatesh and Chiang model. In order to do research 78 firm that listed in Tehran Stock Exchange in the period 2006 to 2015 have been selected. The linear multivariate regressions have been used to test the hypotheses. The results show that impact of conservatism on investment performance is higher considering information asymmetry. Information asymmetry between investor cause more conservatism action in the financial reporting. Also conservatism reduces information asymmetry. So In the underinvest companies, conservatism increase the future investment through reducing the cost of financing. Moreover, the findings suggest that there is a significant relation between conservatism with methods of debt and equity future financing in the underinvestment companies.
خلاصه ماشینی:
"مبانی نظری و پیشینۀ پژوهش محافظهکاری و کارایی سرمایهگذاری و عدمتقارن اطلاعاتی بر اساس نظریۀ نمایندگی، زمانی که مدیران اطلاعات خوبی راجع به وجود فرصتهای سرمایهگذاری پرمنفعت داشته باشند، امکان دارد که آن را دنبال نکنند و این بهدلیل مشکلات مخاطرۀ اخلاقی است که ناشی از تملک وجوه نقد شرکت بهدست مدیریت، نزدیکبینی و گزینش طرح نامناسب و نیز کمبود وجوه در دسترس ناشی از تأمین مالی خارجی پرهزینه است ]29[.
در شرکتهای کمسرمایهگذار انتظار میرود با اعمال رویههای محافظهکاری بتوانند از طریق بدهی تأمین مالی کنند؛ چراکه محافظهکاری حسابداری، زیان ناشی از نکول وام را بهموقع شناسایی میکند و اطلاعات خوبی برای وامدهندگان ارسال میکند و این اطلاعات برای اعتباردهندگان سودمند است؛ همچنین، وامدهندگان برای شرکتهایی که محافظهکاری حسابداری بالایی دارند، نرخ بهرۀ پایینتری را پیشنهاد میکنند؛ و ریسک از دست دادن اصل سرمایه را برای اعتباردهندگان پوشش میدهد و تضاد نمایندگی بین اعتباردهندگان و استقراضکنندگان را کاهش میدهد که ناشی از فرصتهای سرمایهگذاری است.
نتایج آزمون فرضیه دوم متغیرهای پژوهش علامت اختصاری ضریب tآماره (رجوع شود به تصویر صفحه) ضریب و احتمال آماره t بهدست آمده برای متغیر کمسرمایهگذاری برابر با 340/0- و 000/0 است و درسطح اطمینان 95% معنادار است؛ بنابراین، بین کمسرمایهگذاری و تأمین مالی آتی از طریق بدهی رابطۀ منفی و معناداری وجود دارد.
ضریب و احتمال آماره t برای متغیر محافظهکاری در کم سرمایهگذاری که نشاندهندۀ رابطۀ محافظهکاری با تأمین مالی آتی از طریق بدهی در شرکتهای کمسرمایهگذار است، برابر با 162/0 و 000/0 و در سطح اطمینان 95% معنادار است؛ بنابراین، فرضیۀ دوم پژوهش پذیرفته میشود."