چکیده:
برخی محققان «بیکاری غیرارادی» را از طریق نظریه «دستمزد کارا» تبیین میکنند. این مقاله پیامدهای ادواری نظریه دستمزد کارایی را در شرایط تغییر تلاش کارگران در چارچوب مدل ادوار تجاری واقعی پویا با استفاده از دادههای سالیانه 1345-93 ارزیابی میکند. معادلات با استفاده از رهیافت اُهلیگ (1999) به صورت یک الگوی فضا- حالت در محیط برنامهنویسی «Matlab» برآورد شد. نتایج نشان میدهد افزایش تغییرپذیری تلاش کارگران نسبت به فروض دستمزد کارایی موجب میشود متغیرهایی مانند تولید، مصرف، عرضه نیروی کار و نرخ اشتغال، واکنش کمتری به تکانه تکنولوژی از خود نشان دهند. در چارچوب این مدل، سطوح بالاتر تلاش کارگران، افزایش نرخ اشتغال را در پی خواهد داشت.
The purpose of this paper is to examine the cyclical consequences of Efficiency Wage theory when changing the workers efforts based on Dynamic Real Business Cycle model by using the data collected during 1966-2014. The equations are estimated through oleic approach (1999) as a space-state model in MATLAB context. The results represent that the increase of efforts variability to efficiency wage consideration causes the variables like production، consumption، labor and employment rate react less to technology shock. According to this model، higher level of workers efforts will lead to the increase of employment rate.
خلاصه ماشینی:
این مقاله پیامدهای ادواری نظریه دستمزد کارایی را در شرایط تغییر تلاش کارگران در چارچوب مدل ادوار تجاری واقعی پویا با استفاده از دادههای سالیانه 1345-93 ارزیابی میکند.
نتایج نشان میدهد افزایش تغییرپذیری تلاش کارگران نسبت به فروض دستمزد کارایی موجب میشود متغیرهایی مانند تولید، مصرف، عرضه نیروی کار و نرخ اشتغال، واکنش کمتری به تکانه تکنولوژی از خود نشان دهند.
اُهلیگ و ژو[7] (1996) یک مدل ادوار تجاری حقیقی با ویژگیهای دستمزد کارایی توسعه را عرضه کردند که نشان میدهد افزایش تنوع در تلاش کارگران - با توجه به ملاحظات دستمزد کارایی- کمک میکند تا حرکتهای زیاد ادواری اشتغال و همچنین حرکتهای نسبتاً کم ادواری دستمزدهای واقعی را توضیح دهند.
مطلوبیت فعلی تنزیل شده (t=0) یک کارگر شاغل (چپ) و یک کارگر بیکار (راست) اکنون تعریف میکنیم: (5) (6) با استفاده از دو معادله (5) و (6) دو متغیر و به دست میآید: (7) (8) فرض میکنیم کارگران در مدل، "غیرفعال"[11] هستند: آنها نمیتوانند مقدار دستمزد و بیمه بیکاری را انتخاب کنند.
دلیل این اتفاق آن است که با فرض دستمزد کارایی، اگر زمان خوب فرا برسد یا حساسیت کارگران افزایش یابد، در این صورت، تهدید بیکاری برای کارگران کاهش یافته و در نتیجه تلاش کارگران کاهش مییابد؛ بنابراین تولید کمتر خواهد شد.
با افزایش پارامتر حساسیت تلاش واکنش متغیرهای تولید، عرضه نیروی کار، مصرف و نرخ اشتغال به شوک تکنولوژی کمتر از حالت قبل خواهد شد.
با فرض دستمزد کارایی، هنگامی که زمان خوب فرا برسد یا حساسیت کارگران افزایش یابد، تهدید بیکاری برای کارگران کاهش یافته و در نتیجه تلاش کارگران کاهش مییابد؛ بنابراین تولید کمتر خواهد شد.