چکیده:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه سبکهای تفکر و سبکهای تدریس با مدیریت کلاس اجرا شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل 421 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه بودند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبتی 143 نفر بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از سه پرسشنامه؛ سبکهای تفکر، سبکهای تدریس و سبک مدیریت کلاس استفاده شد. روایی پرسشنامهها متخصصان موضوعی تایید کردند. پایایی پرسشنامهها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که به ترتیب 835/ 0، 829/ 0 و 657/ 0 به دست آمد. تحلیل دادههای پژوهش با استفاده از روشهای همبستگی پیرسون و رگرسیون با کمک نرمافزار SPSS انجام گرفت. نتایج نشان داد از بین انواع سبک تدریس، سبک تدریس خبره بهطور معنیداری میتواند سبک مدیریت کلاس را پیشبینی کند. همچنین مشخص شد که سبک تدریس میتواند به میزان 10 درصد سبک مدیریت کلاس را پیشبینی کند. دیگر یافتهها نشان داد که سبک تفکر میتواند به میزان 8/ 2 درصد قدرت پیشبینی کنندگی سبک مدیریت کلاس را افزایش دهد هرچند که این میزان معنیدار نیست.
The purpose of this research
was to study the relationship between
faculty members’ thinking and teaching
styles with their classroom management.
This is a descriptive-correlational
research in which the statistical
Population comprised all the faculty
members of Urmia University (n=421)
from which 143 respondents were
selected according to stratified random
sampling method. Three questionnaires
were used to collect the research data
about thinking, teaching, and classroom
management styles. The validity of
questionnaires was determined by
thematic experts and their reliability was
calculated using Cronbach's alpha
coefficient, which were 0/835, 0/829,
and 0/657, respectively. Data analysis
was done using Pearson correlation and
regression with SPSS software. The
results showed that among different
types of teaching style, the expert
teaching can significantly predict class
management style; it was also found that
the teaching style could predict a 10%
style of classroom management, and
other findings showed that thinking style
could increase the predictive power of
classroom management by an average of
2.8%, although this is not significant.
خلاصه ماشینی:
رابطه سبک هاي تفکر و سبک هاي تدريس با مديريت کلاس (مورد مطالعه : استادان دانشگاه اروميه ) The Relationship between Faculty Members’ Thinking and Teaching Styles with Their Classroom Management (Case Study: Urmia University) تاريخ دريافت مقاله : ٩٦/٠٥/٠٨ موسي پيري∗ لطيف پورفرهادي ∗∗ اين پژوهش با هدف بررسي رابطه سبک هاي تفکر و سبک هاي تدريس با مديريت کلاس اجرا شد.
Stough, Montague, Landmark & Kendra 3.
بنابراين ، با توجه به اهميت بررسي نحوه تدريس در آموزش عالي، مهم ترين مسئله پژوهش حاضر اين است که استادان دانشگاه اروميه با توجه به رشته هاي دانشگاهي و موضوعات مورد تدريس ، در فرايند ياددهي - يادگيري، از چه سبک هاي تدريس و تفکر برخوردارند؟ و سبک هاي تفکر و تدريس چه ارتباطي با مديريت کلاس استادان دارد؟ پيشينه پژوهش از ميان پژوهش هاي انجام گرفته در اين زمينه ؛ کرمي، رجائي و نامخواه (١٣٩٣) پژوهشي را با عنوان «بررسي ميزان گرايش به تفکر انتقادي در معلمان مقطع متوسطه و نقش آن در سبک تدريس آنان » اجرا کردند.
بنابراين ، با توجه به اهميت تدريس در ارتقاي سطح علمي و موفقيت تحصيلي دانشجويان و کمبود پژوهش ها در اين زمينه ، ضروري به نظر رسيد که طي اين پژوهش ، رابطه سبک هاي تفکر و تدريس با مديريت کلاس استادان دانشگاه بررسي شود.
فرضيه پژوهش : بين سبک تفکر و سبک تدريس با مديريت کلاس استادان دانشگاه اروميه رابطه معني داري وجود دارد.
بر همين اساس در اين مطالعه ، رابطه سبک هاي تفکر و سبک هاي تدريس با مديريت کلاس استادان دانشگاه اروميه بررسي شد.