چکیده:
در این نوشتار ضمن تبیین اجمالی سخنسالاری و شلوغی زایدالوصف حاکم بر جهان مدرن بهویژه پس از عصر دیجیتال، از به محاق رفتن سکوت و غفلت از اهمیت آن سخن رفته است. معنای سکوت و تحلیل و تعریف آن و بررسی ارتباط این پدیده با مفاهیمی چون بیان، سخن و صدا دستمایه بخش بعدی بحث است. معرفی گونههای گوناگون سکوت از قبیل سکوت معنایی، آوایی، راهبردی، ترفندی، نشانهای و… بخش بعدی بحث را قوام بخشیده است. پس از تمهید مقدمات مذکور و بر اساس مباحث گفته شده، زیست ساکتانه یا زندگی مبتنی بر سکوت معرفی و مصادیق اخلاقی، دینی و عرفانی آن تبیین شده است. کارکردهای اخلاقی و سهگانه سکوت از منظر اخلاق اسلامی بخش دیگری از نوشتار پیش رو را به خود اختصاص داده است. در بخش پایانی، نقش محوری و مغفول سکوت در اخلاق صلح مورد تاکید قرار گرفته و از خطرات دیدگاههای کلام محور به این مقوله سخن به میان آمده است. بر اساس یافتههای مقاله، «سکوت» جزئی مهم از زیست اخلاقی بوده و مشخصا مبنایی است مناسب و مستحکم برای اخلاق صلح.
In this paper, I briefly point to logocracy and excessive noise in the modern word, especially after the digital period, as well as the decline of silence and ignorance of its significance. I will next deal with the meaning, analysis, and definition of silence and its relationship with notions such as expression, talk, and voice. I will next introduce varieties of silence, including semantic, vocal, strategic, tactical, symbolic, etc. After these preliminaries, I elaborate silent living, or silence-based life, as well as its moral, religious, and mystical examples. The next section is devoted to the three moral functions of silence from the standpoint of Islamic ethics. In the end, I have emphasized the central and neglected role of silence in the ethics of peace, pointing to the perils of logocentric views in this regard.
خلاصه ماشینی:
در واقـع ، پزشـک تنهـا سـکوت آوایـی را تـرک گفتـه و بـه رغـم سخن گفتن ، همچنان به سکوت معنایی اش ادامه داده است ، یعنی به گونـه ای معنـای ابـتلا بـه سرطان را پنهان میکند.
برای مثال، مـدیری کـه بـه رغـم انتشار مستندات فراوان در باب فساد یا آلودگی اقتصادیاش، دربارٔە همه چیز جز ایـن مسـتندات سخن میگوید، به سکوت معنایی متوسل شده، اما کار درستی انجام نمیدهد.
امـا سـکوت بـه عنـوان یـک راهبـرد و استراتژی، سکوتی است که از سر باور به اصل سکوت، انجام میگیرد و هدف آن پنهانکاری یا مهیاساختن شرایط بهتر برای بیان و اظهار مکنونات قلبی نیست .
مقصـود مـن از زیسـت سـاکتانه ، گونـه ای از زندگی است که در آن، نه تنها بر زبان یا بجای زبان، بلکه بر جریـان زنـدگی آدمـی نیـز نـوعی سکوت معنایی حکم فرما باشد، سکوتی که بیش و پیش از هـر چیـز دیگـر در خـدمت یـک غایت اخلاقی یا معنوی است .
در روایات اسلامی، نـه تنهـا سـکوت نشـانۀ حکمـت و فهـم عمیـق دیـن اسـت (کلینـی، ۷۷:۱۳۹۵)، بلکه به نقش این پدیده در رسیدن به مقامات بالای تعبد اشاره شده و بـه نقـل امـام رضا(ع) آمده است : چون مردی از بنیاسرائیل خود را به عبادت وامیداشت ، پیش تـر ده سـال خاموشی میگزید تا عابد به حساب آید (حرانـی، ۳۲۳:۱۳۸۴).