چکیده:
در اثر توسعه ناپایدار، در سال های اخیر انتشار آلاینده های زیست محیطی هزینه های اجتماعی بسیاری را به جامعه بشری متحمل ساخته است. در این راستا این مطالعه با استفاده از روش لیبن اشتاین به ارزیابی هزینه های رفاهی اجتماعی ناشی از آلودگی زیست محیطی صنایع انرژی بر زیر گروه کدهای چهار رقمی ISIC تولید سایر محصولات کانی غیر فلزی و فلزات اساسی در کشور ایران می پردازد. در ابتدای مطالعه فرض بر این بود که کمترین و بیشترین پیامدهای جنبی منفی زیست محیطی، به ترتیب توسط صنایع مس و آجر به جامعه تحمیل شده است؛ اما همان طور که نتایج این مطالعه نشان می دهند، صنایع ریخته گری فلزات غیر آهنی و تولید سیمان، آهک و گچ با هزینه ای حدود 1/03 و 50/7 درصد از ارزش تولید خود به ترتیب کمترین و بیشترین هزینه های رفاهی اجتماعی ناشی از ناکارآمدی زیست محیطی را در میان صنایع مورد مطالعه، به جامعه تحمیل می کنند. علاوه بر این هزینه های رفاهی اجتماعی ناشی از مثلث رفاه و رانت اقتصادی این صنایع نسبت به هزینه های ناشی از ناکارآمدی زیست محیطی x، مقدار ناچیزی است و بخش کوچکی از هزینه های رفاهی محاسبه شده توسط روش لیبن اشتاین را در بر می گیرد. هزینه های بالای رفاهی اجتماعی به دست آمده، ضرورت برنامه ریزی مناسب در جهت افزایش کارایی زیست محیطی و تقلیل آثار سوء ناشی از مصرف انواع حامل های انرژی صنایع آلاینده را با اتخاذ سیاست های موثر به صورت وضع قوانین ضد انحصار و مالیات سبز، به خوبی آشکار می سازد.
خلاصه ماشینی:
"در ابتدای مطالعه فرض بر این بود که کمترین و بیشترین پیامدهای جنبی منفی زیستمحیطی، به ترتیب توسط صنایع مس و آجر به جامعه تحمیل شده است؛ اما همانطور که نتایج این مطالعه نشان میدهند، صنایع ریختهگری فلزات غیرآهنی و تولید سیمان، آهک و گچ با هزینهای حدود 03/1 و 7/50 درصد از ارزش تولید خود به ترتیب کمترین و بیشترین هزینههای رفاهی اجتماعی ناشی از ناکارآمدی زیستمحیطی را در میان صنایع مورد مطالعه، به جامعه تحمیل میکنند.
در این راستا این مطالعه با استفاده از روش لیبناشتاین به بررسی هزینههای رفاهی ناشی از رانت اقتصادی و ناکارایی زیستمحیطی صنایع انرژیبر و در نتیجه آلاینده تولید کانیهای غیرفلزی و فلزات اساسی در کشور ایران پرداخته است.
جدول (9): هزینههای رفاهی اجتماعی ناشی از آلودگی زیستمحیطی و مثلث رفاه صنایع منتخب (رجوع شود به تصویر صفحه) منبع: یافتههای تحقیق در مجموع میتوان گفت که در طول تاریخ، رشد اقتصادی همواره با استخراج و مصرف روزافزون منابع طبیعی و تخریب محیط زیست همراه بوده و ثابت شده است که الگوهای رشد و توسعه صنعتی که در آنها ملاحظات زیستمحیطی در نظر گرفته نشده است، الگوهای ناپایداری هستند.
W. Cooper, et al; 1985, "Foundations of data envelopment analysis for Pareto-Koopmans efficient empirical production functions", Journal of Econometrics 30(1), 91-107.
Grosskopf; 2000, "Theory and application of directional distance functions", Journal of productivity analysis 13(2), 93-103.
S. Veeman; 2001, "Non-parametric productivity analysis with undesirable outputs: an application to the Canadian pulp and paper industry", American Journal of Agricultural Economics 83(3), 605-616."