چکیده:
در سالهای اخیر شاهد نوعی آنومی اخلاقی در سطوح مختلف جامعه و مبدل شدن آن به نوعی نا سازگاری اخلاقی در سطح عمومی جامعه هستیم. در فرایند این تغییر و تحول، یکی از شیوه هایی که به مراتب کاربرد ان نیز افزایش یافته است، مقاومت فرهنگی است. یکی از نشانه های مقاومت فرهنگی ناسزاگویی و بدزبانی و افزایش خشونت در گفتار است. در این پژوهش از نظریه بوردیو( برای متغیر سرمایه فرهنگی)، فوکویاما و کاکس ( برای متغیر اعتماد اجتماعی) و رابرتسون و گیدنز ( برای متغیر جهانی شدن) استفاده شده است. از این حیث، هدف پژوهش حاضر، تحلیل جامعهشناختی و ارائهی نشانه های افزایش ناسزاگویی در گفتار است. با توجه به هدف ذکر شده، نوع روش تحقیق، روش کمی (پیمایشی) است. که در بین 384 نفر از جوانان سطح شهر رشت، با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای تصادفی بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدهاند. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که عوامل اجتماعی و فرهنگی به ترتیب شامل متغیرهای اعتماد اجتماعی، جهانیشدن فرهنگی و سرمایه فرهنگی توانستهاند 24/ 0 درصد و عوامل فردی به ترتیب شامل پایگاه اقتصادی و اجتماعی، وضعیت تاهل، سن و جنسیت توانستهاند، 22/ 0 از واریانس ناسزاگویی در گفتار پاسخگویان را پیشبینی نمایند.
In recent years, we have witnessed an ethical anomy at various levels of society and turned into a kind of moral disparity in the general level of society. In the process of this transformation, one of the ways in which its application has also increased is cultural resistance. One of the signs of cultural resistance is depravity and abusive speech and violence. In this research, Bourdieu's theory (for the cultural capital variable), Fukuyama and Cox (for the social trust variable), and Robertson and Giddens (for the variable of globalization) are used. In this regard, the purpose of the present research is to provide a sociological analysis and presentation of signs of increased speech profanity. According to the mentioned goal, the type of research method is quantitative (survey) method. Which were selected among 384 youths in Rasht city, using the Cochran formula and randomized multistage cluster sampling method. The results of the research show that social and cultural factors, which included the variables of social trust, cultural globalization and cultural capital, were 0.24%, and individual factors, including economic and social base, marital status, age and gender respectively, were 0.22 Predict the respondent variance in speech neglect.
خلاصه ماشینی:
نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که عوامل اجتماعی و فرهنگی بهترتیب شامل متغیرهای اعتماد اجتماعی، جهانیشدن فرهنگی، و سرمایۀ فرهنگی توانستهاند 24/0 درصد و عوامل فردی بهترتیب شامل پایگاه اقتصادی و اجتماعی، وضعیت تأهل، سن، و جنسیت توانستهاند 22/0 از واریانس ناسزاگویی در گفتار پاسخگویان را پیشبینی کنند.
بهعبارتی، در این پژوهش سعی بر این است که نقش عوامل (جهانیشدن فرهنگی، اعتماد اجتماعی، سرمایۀ فرهنگی، و متغیرهای زمینهای) مرتبط با افزایش ناسزاگویی در گفتار و دلایل آن دربین جوانان تفحص و واکاوی میشود و به این سؤال اساسی پاسخ داده شود که چرا فرهنگ ناسزاگویی دربین اقشار مختلف جامعه بهویژه جوانان جاافتاده و رایج شده است.
2 فرضیههای پژوهش ـ رواج و افزایش فرهنگ ناسزاگویی و خشونت کلامی دربین جوانان تابعی از عوامل مختلف اجتماعی، فرهنگی، و فردی است؛ ـ بین متغیرهای زمینهای و میزان ناسزاگویی در گفتار رابطه وجود دارد؛ ـ هرچه نمرة شاخص پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی بالاتر رود، انتظار میرود میزان ناسزاگویی در گفتار نیز کاهش یابد؛ ـ هرچه میزان اعتماد اجتماعی بیشتر شود، انتظار میرود میزان ناسزاگویی در گفتار کمتر شود؛ ـ هرچه میزان سرمایة فرهنگی در افراد بیشتر شود، انتظار میرود میزان ناسزاگویی در گفتار نیز کاهش یابد؛ ـ هرچه میزان جهانیشدن فرهنگی در جامعه بیشتر شود، انتظار میرود میزان ناسزاگویی در گفتار نیز افزایش یابد.
تحلیل مسیر مستقیم، غیرمستقیم، و مسیر کل {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} همانطورکه تحلیل مسیر این پژوهش نشان میدهد، ناسزاگویی تحتتأثیر مستقیم اعتماد اجتماعی (201/0)، جهانیشدن (198/0)، و سرمایة فرهنگی (190/0) قرار دارد.