چکیده:
هدف: این تحقیق به منظور شناسایی گلوگاهها، حلقه ها وعناصر مهم تولید علوم انسانی اسلامی و معرفی آنها به صاحب نظران سامان یافته است.
روش: این تحقیق از نوع آماری و میدانی و جامعه آماری آن اساتید و دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد مرتبط با رشته های علوم انسانی دانشگاه ارومیه و دانشگاه تبریز است. اندازه گیری متغیرها در این تحقیق با مقیاس لیکرت و به صورت پرسشنامه (آلفای کرونباخ 98 درصد) انجام گرفته است.
یافته ها: ضعیف ترین حلقه ها در مسیر حرکت به طرف علوم انسانی اسلامی، سطح راهنمایی و حلقه ضعیف دیگر، سطح دبیرستان است. همچنین با توجه به یافته های تحقیق، برخی از عناصراز اهمیت بالایی برخوردار بوده و در سطح 95 درصد اطمینان، معنادار بوده، به تقویت بیشتر نیازمندند.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که گام نخست برای اسلامی کردن علوم انسانی، اسلامی سازی همه جانبه پایه های نخست آموزش، به ویژه در مقطع راهنمایی و دبیرستان است.
Objectives: The present article aims at studying the Effective factors in Islamic human sciences production .
Method: The method of the article is statistical and the statistical community of the research included all professors and university students in M.A. of human sciences courses of study at orumieh and Tabriz university and measuring the variables are conducted through questionnaire with LIKERT scale and cronbach،s Aipha (0/98) .
Results: The results of the research indicate that: the weakest part of the process toward Islamic human sciences is the guidance level and another weak point is observed in high schools.the results also indicate a significant confidence of %95 in some elements and therefore needs to be developed.
Conclusion: The author of the article concludes that the first step in the process of islamicisizing the human sciences is to islamicisize all parts of the educational levels ;particularly the basic levels in guidance and high schools.
خلاصه ماشینی:
ک: باقری، 1387: 180) بر اساس این دو دیدگاه، از میان شش دیدگاه مطرح در تفسیر علم دینی، که درستترین تفسیرها از علم دینی به شمار میآیند(فتحعلی و دیگران، 1390: 34)، حداقل برخی از مسائل (و نه کل آن و نه خصوص مبانی) علوم انسانی را باید در منابع اسلامی جستجو کرد.
از سدة اخیر برای علوم انسانی اسلامی یا دینی و اسلامی کردن علوم جدید، تلاشهای دامنهداری صورت گرفته است که از این میان میتوان به اندیشمند مالزیایی، محمد نقیب العطاس(1931 م) و متفکر فلسطینیتبار، اسماعیل فاروقی(1986-1921 م) از دانشآموختگان و استادان دانشگاههای آمریکا، اشاره کرد.
با این ملاحظات، علم دینی/ اسلامی، علمی است که مبانی آن در حوزۀ معرفتشناسانه، هستیشناسانه، خداشناسانه، انسانشناسانه و ارزششناسانه، مورد پذیرش دین/ اسلام بوده، منبع گزارههای آن که مسائل علم را تشکیل میدهند، از منابع نقلی دینی/ اسلامی (قرآن، سنت و اجماع) و منابع عقلی یا منابع تجربی مورد تأیید دین/ اسلام برگرفته شده باشد و از نظر روش تحقیق نیز از روشهایی که مورد تأیید دین/ اسلام است، بهره گیرد و افزون بر همۀ اینها، از نظر غایت و هدف نیز نه تنها مورد تأیید، بلکه به سمت و سوی اهداف و غایات دینی رهنمون شود.
(نوذری، 1391) سخن آخر در این زمینه آنکه، یافتههای تحقیق با نظریههای برخی از دانشمندان بزرگ معاصر نیز همخوانی دارد؛ آنجا که گفته شده است: «به اعتقاد علامه مصباح، در مسیر تحول در علوم انسانی موانع بسیاری از جمله: عدم استفاده از روش متناسب با موضوع تحقیق، استناد به روایتهای ضعیف و مشکوک، سازگار نبودن رشتههای علمی در دانشگاهها با اهداف اسلامی، علمی کردن دین، رواج اصطلاح پوزیتیویستی علم و فقر علمی در زمینۀ شناخت دین(عدم آشنایی دانشجویان و برخی استادان دانشگاه با مبانی اندیشههای اسلامی، اسلامی نبودن برخی مطالب مطرح در کتابهای درسی، منتشر شدن نشریهها با محتوای غیراسلامی در کشور) وجود دارند که باید برطرف شوند.