چکیده:
در روایات اسلامی سخن از بلوغ جامعه بشری در عصر ظهور است. تحلیل نظریه های چگونگی تحقق بلوغ، به روش توصیفی تحلیلی، هدف اصلی نوشتار است که به شیوه تحلیل کیفی به دو روش عقلی منطقی و نقلی وحیانی به منظور تحلیل و جمع بندی یافته ها انجام می شود و در صدد اثبات فرضیه عادی بودن بلوغ جامعه در عصر ظهور است. دو دیدگاه اعجازگونه و عادی بودن درباره کیفیت تحقق بلوغ مطرح شده است. نظریه اعجاز به دلیل پیامدهای نادرست از جمله انفعال و عدم مسئولیت پذیری در برابر حوادث آخرالزمان، جلوگیری از تحرک و پویایی جامعه و ... مردود است. شریعت گرایان سنتی و تجددگرایان مسلمان دو گروه از اندیشمندان هستند که به این نظریه تمایل دارند. نظریه تکامل که دیدگاه تمدن گرایان اسلامی است، علاوه بر پیامدهای مناسب در تفسیر انتظار موعود از جمله الگوپذیری، تشکیل حکومت دینی در عصر غیبت، ایجاد تمدن اسلامی، و... روایات زمینه ساز و الگو قرار دادن جامعه موعود را به خوبی تبیین می نماید. امتیاز جامعه عصر ظهور به دلیل بلوغ تاریخی مردم آن عصر و یاس از نجات توسط مکاتب و عقول بشری بدون استعانت از منجی آسمانی و شکایت از وضع موجود، از مهم ترین یافته های این مقاله به حساب می آید.
خلاصه ماشینی:
"(معرفت، ۱۳۸۳: ۵۹) محمدباقر صدر میگوید اگر قرار باشد انقلاب و تحول و تربیت الهی، بدون حصول شرایط و زمینههای خارجی، مانند پذیرش همگانی دعوت از جانب مردم و بهصرف وجود یک رهبر صالح محقق شود، بهترین موقعیت برای تحقق وعده ظهور، زمان بعثت پیامبر اکرم’ بود؛ اما خداوند با اینکه میتواند برای تحولات آسمانی، همه مشکلات و سختیها را هموار نماید و بهوسیله اعجاز فضای مناسب ایجاد کند، این روش را انتخاب نکرده و بنایش بر این است که انسانها با تحمل سختیها و ناگواریها و بهصورت طبیعی و مطابق با شرایط خارجی، درجات تکامل را طی نماید.
به باور آنها، تکامل جامعه بشری در طول تاریخ، مدیون تلاشها و هدایت انبیا و اولیای الهی بوده و در عصر ظهور برای کسب کمال نهایی، وجود منجی آسمانی ضروری است؛ اما این منجی، انسانها را به شیوهای کاملا طبیعی و بهدور از هرگونه اعجازی که به سلب اختیار منجر شود، به کمال خواهد رساند؛ شیوهای که بازیگران اصلی میدان، عموم مردم هستند و امام تنها نقش آموزگار را ایفا میکند.
پاسخ طبیعتگرایان این است که تکامل اختیاری انسان، زمانی محقق خواهد شد که جامعه انسانی، ظرفیت کافی و بلوغ لازم را برای پذیرش هدایت و کمال کسب کرده باشد و این بلوغ تنها در عصر ظهور، به سبب یأس انسانها از اصلاح جامعه به دست عقل بشری حاصل میشود."