چکیده:
ریشهیابی حکایتها، اندیشهها و دستمایههای ادبی و زبانی شاعران و نویسندگان، یکی از شاخههای مهم در بررسیهای زبانی و ادبی است. این مسئله، زمانی اهمّیّت بیشتری مییابد که آموزههای یک اثر، به زبانی دیگر ترجمه شود و از طریق ترجمهای خوب، نهتنها اثر جای خود را در میان فرهنگ و زبان ملّتی دیگر باز میکند، بلکه تاثیرات بینامتنی خود را نیز ماندگار مینماید. پژوهش حاضر میکوشد تا ضمن یک مقابله و تطبیق دقیق متنی میان متن عربی هزارویک شب و ترجمه عربی نصیحة الملوک غزالی که به نام التّبر المسبوک فی نصیحة الملوک معروف است، ثابت کند که کتاب التّبر المسبوک، ماخذ پنج حکایت از حکایتهای هزارویک شب است و با وجود متون گوناگون عربی که به نوعی برخی از آنها، روایتهای دیگری از این پنج حکایت را در خود دارند، گردآورندگان و راویان هزارویک شب، در گزارش این پنج داستان، اساس خود را بر این کتاب نهادهاند. اقتباس راویان هزارویک شب در یکی از حکایتهای بررسیشده، اقتباس محتوایی و در چهار حکایت دیگر، اقتباسهای صرفی و نحوی و منطبق بر متن عربی التّبر المسبوک است، به گونهای که میان حجم این حکایتها در متن هر دو کتاب، تفاوتهای زیادی وجود ندارد و نشان میدهد، راویان هزارویک شب، با وجود برخی از این حکایتها در متون عربی، متن التّبر المسبوک را برای اقتباس خود برگزیدهاند.
إن معرفة المصادر والبحث عن أصل الحکایات وکذلک الأفکار والمواد والعناصر الأدبیة واللغویة لدی الشعراء والکتاب تعد من أهم الروافد فی الدراسات اللغویة والأدبیة. ومما یزید فی أهمیة هذه القضیة هو أن تترجم تعالیم أثر ما إلی لغة أخری. وعبر ترجمة دقیقة وأمینة لا یتاح لهذا الأثر الأدبی أن یحتل مکانة جدیرة به فی ثقافة أمة أخری ولغتها فحسب، وإنما یتاح له کذلک أن یترک فیها تأثیراته التناصیة ویخلدها. تحاول هذه المقالة عبر تطبیق ومقارنة نصیة دقیقة بین النص العربی لکتاب ألف لیلة ولیلة والترجمة العربیة لکتاب نصیحة الملوک للامام أبی حامد الغزالی تحت عنوان التبر المسبوک فی نصیحة الملوک أن تقوم بإثبات أن خمس حکایات من ألف لیلة ولیلة مصدرها کتاب التبر المسبوک. وعلی الرغم من وجود نصوص مختلفة یتضمن بعضها روایات أخری لهذه الحکایات الخمس بشکل أو بآخر، فان رواة ألف لیلة ولیلة ومن قاموا بجمع هذه الحکایات قد اتخذوا هذا الکتاب حجر أساس لهم فی تقریرهم لهذه الحکایات الخمس. ان اقتباس الرواة فی إحدی الحکایات المدروسة اقتباس یرتبط بالمحتوی، وفی الأربع الأخر اقتباسات صرفیة ونحویة تنطبق علی النص العربی لـ التبر المسبوک تمام الانطباق بحیث یتضح من خلال ذلک أن لیس هناک اختلافات کبیرة بین حجم هذه الحکایات فی کلا الکاتبین، وکذلک یبین لنا هذا الأمر أن رواة ألف لیلة ولیلة قد اختاروا نص التبر المسبوک أساس اقتباس لهم، وذلک علی الرغم من وجود بعض من هذه الحکایات فی النصوص العربیه الأخری.
خلاصه ماشینی:
"بخشی از متن عربی حکایت در التبر المسبوک فی نصیحة الملوک «یقال إنه ما کان فی خلفاء بنی العباس أعلم من المأمون فی جمیع العلوم، فکان له فی کل أسبوع یومان یجلس فیهما لمناظرة الفقهاء، وکان یجتمع عنده الفقهاء والمناظرون، والعلماء والمتکلمون، فدخل فی بعض الأیام إلی مجلسه رجل غریب علیه ثیاب بیاض رثة، فجلس فی أواخر الناس وقعد من وراء الفقهاء فی مکان مجهول، فلما ابتدأوا فی المسائل، وکان رسمهم یدیرون المسألة علی جماعة أهل المجلس فکل من وجد زیادة لطیفة أو نکتة غریبة ذکرها، فدارت المسألة إلی أن وصلت إلی ذلک الرجل الغریب، فتکلم بکلام عجیب فاستحسنه المأمون فأمر أن یرفع إلی أعلی من تلک المرتبة.
3. نتیجه امام محمد غزالی، به عنوان یکی از تأثیرگذارترین شخصیتهای فکری جهان اسلام در قرن پنجم و اوایل قرن ششم، از آن دسته اندیشورانی است که به شهادت منابع و مآخذ گوناگون، در حوزههای مختلف سیاسی، اخلاقی، معرفتی و ادبی، جایگاه والایی در ایران و جهان دارد؛ اگرچه غزالی جز چند کتاب فارسی که نصیحة الملوک یکی از آنهاست، آثار بیشماری به زبان عربی دارد؛ جنبههای ادبی آثار او را بیشتر در آثار فارسی او جستوجو نمودهاند و آثار عربی او در حوزههای دیگر علمی، بررسی شده است، با این حال، حدود نود سال پس از نگارش نصیحة الملوک، این کتاب با عنوان التبر المسبوک فی نصیحة الملوک، به قلم یکی از مترجمان زبردست به زبان عربی ترجمه میشود و به سرعت جای خود را در میان عربزبانان باز میکند، به گونهای که گردآورندگان کتاب هزارویک شب نیز از این توشه، بیبهره نمیمانند."