چکیده:
پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای سازوکار تاثیرگذاری قرآن کریم بر بنیانهای فکری تمدن اسلامی را تبیین و بررسی کند. این پژوهش نشان میدهد که آیات قرآن کریم با تاثیر بر خردورزی و فطرتگرایی انسانها، موجبات معرفتبخشی و تغییر نظام فکری عرب و پیدایش فرهنگ اسلامی را فراهم آورده و پیروی از کلام وحی زمینهساز رشد و توسعة اقتصادی، دینی، علمی و هنری جامعة اسلامی و شکلگیری و حیات تمدن اسلامی در هزاره نخست هجری قمری شده است.
خلاصه ماشینی:
این پژوهش نشان میدهد که آیات قرآن کریم با تأثیر بر خردورزی و فطرتگرایی انسانها، موجبات معرفتبخشی و تغییر نظام فکری عرب و پیدایش فرهنگ اسلامی را فراهم آورده و پیروی از کلام وحی زمینهساز رشد و توسعة اقتصادی، دینی، علمی و هنری جامعة اسلامی و شکلگیری و حیات تمدن اسلامی در هزاره نخست هجری قمری شده است.
کلام وحی، که پس از بعثت بر پیامبر اکرم نازل شد، راه سعادت و کمال در دنیا و عقبا را نمایاند و در تمام ابعاد زندگی مسلمانان، تحولی اساسی به وجود آورد که بهجرئت میتوان گفت: تمام پیشرفت تمدنی و فرهنگی مسلمانان مرهون این کتاب شریف است.
این پژوهش با نگاهی گذرا به وضع تفکر، فرهنگ و تمدن عرب پیش از اسلام، به بررسی تحولات پس از ظهور اسلام پرداخته و نقش اساسی در ایجاد تحول و انقلاب را در احیای قوة تفکر و رشد عقلانیت و بیداری فطرتها به وسیلة آیات قرآنی میداند و تبیین مینماید که کلام وحی با هدایت انسان، انقلابی فکری و فرهنگی میکند.
این امت یکپارچه صرفنظر از ملیت، نژاد، گویش و اقالیم گوناگون جغرافیایی، حتی بر کفار و دشمنان خود نیز ستم نمیکند و با قسط و عدل با آنان رفتار مینماید (ممتحنه: 8)؛ چنانکه آمده است: پس از ورود مسلمانان به سرزمینهای دیگر و فتح آنجا و حاکمیت بر آن بلاد، نصارای شرقی تساهل و تسامحی را که در قلمرو اسلام میدیدند در حوزه کلیسا نمییافتند و این نکته از اسباب عمدهای در ایجاد رفاه و آسایشی بود که تمدن و فرهنگ انسانی بدان نیاز دارد (زرینکوب، 1379، ص24).