خلاصه ماشینی:
"اساسا وجهی از ادبیات مفاهمه ارزیابی میشود، خصوصا در مورد نوع ادبی داستان، اعم از رمان یا داستان کوتاه، باید بگویم در غرب هم نوع ادبی جدیدی است که بیشتر از دویست سال سابقه ندارد.
در دوران شکلگیری صنعت، مهمترین نیاز نیروی کار بود لذا برای ایجاد روحیهی تساهل مابین نیروهای کار نیاز به ایجاد مفاهمه متقابل بود، بنابراین داستان به عنوان نوع ادبی جدیدی که در مرحلهی اول جریانی از مفاهمهی جمعی به وجود آورد، حاصل مفاهمه و طبعا تساهل بود.
آیا در آثار ادبی کلاسیک ما (شعر و داستان) نمونههایی وجود دارد که ما بتوانیم آنها را گواهیدهنده بر شرایط دوران پیدایی آنها بدانیم؟ ادبیات کهن ما انباشته از آثاری است که شان نزولهایشان، دلایلی از جنس شکل زندگی داشته اند، فیالمثل قابوسنامه را قابوس بن وشمگیر برای پسرش گیلانشاه مینویسد و هر سفارشی که به پسرش میکند نوری به شکل زندگی و عادات و خصایل جامعهی ایرانی در قرن پنجم دارد."