چکیده:
نقد امری طبیعی و انسانی است و از میل انسان به آزادی نشئت میگیرد. فکر همان حرکت ذهنی از مبدأ کاری بهسوی نتیجه و برعکس آن است و خودِ همین سبب میشود که راه رفته یا عمل انجامشده ارزیابی شود. در ادوار گذشته، همۀ متفکران کار نقد انجام میدادند و همین کار موجب پیشرفت و رشد دانش شده است. خودانتقادی در حوزههای دینی و عرفانی هم جایگاه مهمی داشته است. درعینحال، تفکر انتقادی پدیدهای جدید است که بهدنبال جزمگرایی در غرب و بهطور ویژه پساز مارکسیسم رخ داد. آنچه در نقد مهم است این است که باید منتقد به مبانی تفکر نویسنده واقف باشد و نیز زمینههای فکری جامعهای را که نویسنده در آن زندگی میکند بشناسد تا بتواند نقاد خوبی باشد. مکتب فرانکفورت درزمینۀ تفکر انتقادی مبتکر و صاحبنظر است و نویسندگان مشهور این حوزه صاحبنظران در این مکتب بودهاند. تفکر انتقادی بیشتر به نقادی درونی براساس اهدافی که متن یا مؤسسه دارد تکیه میکند. پیشفرض در نقادی هم بسیار مهم است. درمجموع، نقد معیار و معیار نقد دو شاخص عمده برای نقادی درست است.
Criticism is a natural and humane phenomenon، and it originates from his willing to freedom. Thought is the mental moving from the base to the result and visa e versa. And this action is subject to evaluation and criticism. In the past، all the scholars have tried to criticize and it caused knowledge to develop and promote. Self-criticism in religious and mystic domains has had a high position. Anyway، Critical Thinking is a new phenomenon which appeared after Dogmatism in the West، especially after Marxism. What is important in criticism is that the critic must be familiar with the thinking principles of the writer، and also، he should discover the thinking domains of the society where the author lives so that he can be a good critic. Frankfurt School is well-known in the field of Critical Thinking، and most of the authors in this field were belonged to this school. In Critical Thinking، the most emphasis is on the internal criticism based on the objectives of the text or the institute. Presupposition is also very important. As a result، the criticism of standard and standard of criticism are two main criteria for critique.
خلاصه ماشینی:
خدا به مخالفان میگوید: «قل هاتو برهانکم ان کنتم صادقین» (نمل: 64) و این بعد از آنی است که خداشناسی را امری ثبوتی تلقی کرده است که هیچکس عقلا نمیتواند با آن بهمخالفت برخیزد که «افیالله شک فاطر السماوات و الارض» (ابراهیم: 10): «آیا در پدیدآورندۀ آسمانها و زمین تردید دارید؟» آیۀ «اتأمرون الناس بالبر و تنسون انفسکم» (بقره: 44) هم به تفکر و تذکر درونی اشعار دارد و اینکه اگر چیزی را از کسی طلب میکنید آیا خود به آن پایبندید؟ و در محاجهای که بین شیطان و انسان درمیگیرد شیطان به خطاکاران میگوید مرا سرزنش نکنید بلکه خود را سرزنش کنید که تصمیمگیرنده شما بودید.
همین اظهارنظر بارت بر اثر انتقادی است که او به وضع موجود دارد و خود همین اظهارنظر سبب میشود تا دیگران دربارۀ نظر او نقادی کنند.
در این مقاله، ضمن برشمردن اهمیت نقد و نقادی و اینکه این اتمور عمدتا در حوزههای اجتماعی و علوم انسانی بیشتر خود را مینمایاند، بیان شد که نوع نگاه به جهان و انسان در ایجاد پایههای فکری انسانها بسیار مهم است و نقاد یا منتقد، خود، باید وضعیت خود را در صحنۀ نقد و انتقاد روشن کند.
باآنکه نقد و انتقاد با تاریخ زندگی بشر همراه بوده است و همۀ ادیان و مذاهب فلسفی هم بر آن تأکید و دربارۀ آن رهنمود داشتهاند، در دنیای امروز مباحث انتقادی با معارضه با مارکسیسم و پایهگذاری مکتب فرانکفورت برای ایجاد روشنگری و رهاییبخشی از جزمیت آغاز شده است.