چکیده:
راهبرد خارومیانهای ایالات متحده، به دلیل اهمیت و اثرگذاری، مورد توجه بازیگران منطقهای و بینالمللی است. چالشهای ناشی از اولویتهای منطقهای ایالات متحده، در کنار اختلافات داخلی طیفهای سیاسی در درون ایالات متحده، مبنای رواج ادبیات متنوّعی شده است. بخش عمدهای از ادبیات یادشده، به بررسی نقادانه سیاست خاورمیانهای ایالات متحده اختصاص دارد. از جمله این منابع انتقادی، قدرت ویرانگر[i]است. ادبیات علمی انتقادی در ارتباط با سیاست خاورمیانهای ایالات متحده البته رواج بیشتری در کشورهای این منطقه دارد. با اینحال، متونی همچون قدرت ویرانگر، که مبتنی بر نگرشی تجمیع کننده دو نگرش منطقهای و غربی است، افزون بر تبیین وجوه نوینی از موضوع، امکان نگاه مقایسهای را نیز فراهم میآورد و در نتیجه ارزش تطبیقی نیز مییابد. قدرت ویرانگر تلاشی جدی برای طرح نگاه انتقادی جامعی در مورد سیاستهای خاورمیانهای امریکا است. در این مقاله نویسنده جویای بررسی، ارزیابی و نقد کتاب قدرت ویرانگر در ابعاد محتوایی و شکلی و تطبیق مباحث محوری آن با مسائل رایج در منطقه است.
Because of its importance and effectiveness، US Strategy in the Middle East has attracted regional and international actor’s attention. Challenges stemming from US regional priorities along with differences within the US political spectrum have promoted a variety of literature. A good part of that literature has dealt with US Middle East policy critically. Among those critical sources comes Perilous Power: The Middle East and U.S. Foreign Policy. Scientific literature critical to US Middle East policy is more common in this region itself. However، books like Perilous Power، written based on aggregating regional and western views، in addition to explaining new dimensions of the subject، provide a comparative outlook، hence have a comparative value as well. Perilous Power is a serious effort to bring up a comprehensive critical discussion on the US Middle East policy. In this article، I sought to assess and review Perilous Power both in terms of its form and content، matching its main discussion with those present in the region.
خلاصه ماشینی:
این فصل شامل نقطه نظرات نویسندگان در مورد مشروعیت رژیم اسرائیل و عدم تناسب بحث از حق وجود این رژیم ، تلاش ها برای رسیدن بـه راه حـل صـلح آمیـز و راهکارهای رسیدن به چنین راه حلی ، رویکرد فلسطینی ها به اسـرائیل کـه از نگـرش اولیـه مبتنی بر لزوم محو کردن آن از نقشه به توافق های اوسلو دچار تحـول شـد، صهیونیسـم و نگرش های متنوع به آن ، تحولات و رویارویی هـای حزبـی میـان حـزب کـار و لیکـود در اسرائیل و تأسیس حزب کادیما از سوی آریل شارون در سال ٢٠٠٥ و تأثیر ایـن تحـولات بر صحنۀ سیاسی اسرائیل و تعامل آن ها با فلسطینی ها، صحنۀ سیاسـی فلسـطینی و صـعود حماس به قدرت در سال ٢٠٠٦ و تأثیر آن بـر روابـط حکومـت خـودگردان بـا اسـرائیل ، راهکارهایی برای پشتبیانی از عدالت در ارتباط با فلسطینی هـا از سـوی کشـورهای غربـی ، اسطورة ضدسامی گری و سوء استفاده از آن توسط اسرائیل و حامیان آن ، می شود.
(٨ :٢٠٠٦ ,Sharp) اگرچـه ترویج دموکراسی از یک سو ذاتا منفعت محور بوده و دموکراسی را بـه دلیـل سـازواری بـا منافع ایالات متحده مورد توجه قرار می دهد و از سوی دیگر حاوی اشکال های فراوانی بود، با این حال ، این بدان معنا نیست که ترویج دموکراسی هیچ گاه مورد توجه دولت امریکا نبوده است .
افزون بر نکات فوق ، کتاب قدرت ویرانگر حاوی کاستی های محتوایی دیگری است که در زیر به آن ها اشاره می شود: در پاراگراف نخست صفحۀ ٤٠ چامسکی استدلال می کند رویارویی ایالات متحـده بـا کوبای فیدل کاسترو، ارتباطی با شوروی نداشت و مبنای آن مجازات کوبا به دلیل نافرمـانی از ایالات متحده بوده است .