چکیده:
هدف نویسنده کتاب مورد بررسی، یافتن پاسخی برای شکست پروژه نوسازی در خاورمیانه از طریق ردیابی ناسازواریهای مبنایی توسعه با فرهنگ این منطقه است. لؤی صافی ابتدا شکلگیری ذهنیت توسعه در آراء دکارت و کانت را مرور کرده، سپس به مقایسه دو مدل مارکسی و وبری توسعه از حیث نظری پرداخته است. او با اولویت دادن به ساختارهای آگاهی و فرهنگ، موضع خود را در این زمینه مشخص میکند. سطح تحلیل نویسنده، اندیشه متفکران و روشنفکران جهان اسلام از ابتدای رویارویی آنها با دو رویهی تمدن مدرن غرب، یعنی استعمار و پیشرفت تکنولوژیک است. او تلاش کرده تا مواجههی اندیشمندان مسلمان و عمدتاً عرب با معضلهی سنت-مدرنیته را از طریق نحوه برخورد آنان با میراث اسلامی و عربی نمایان سازد. درنهایت، صافی برآنست که راه توسعه تنها از غرب نمیگذرد و میتوان با بازگشت فعالانه و انتقادی به میراث اسلامی و عربی به توسعه بومی دست یافت. باوجودیکه نویسنده ادعا میکند از مدلهای غربی فراتر رفته، اما در نهایت، خود به ارائه یک نظر کلی، یعنی همان ضرورت رجوع به میراث در امر توسعه بسنده میکند. ازاینرو، میتوان این اثر را صرفاً به عنوان مدخلی در باب ضرورت توسعه بومی در نظر گرفت. به علاوه، از حیث روششناختی نیز ابهامات و ایهاماتی در کتاب دیده میشود.
The purpose of this book is to find the answer to the failure of the modernization project in the Middle East. He does this by tracing the fundamental contradictions of the culture of the region. Louay Safi after reviewing the formation of the mentality of development in ideas of Descartes and Kant، then he discussed the comparison of two theoretical models of Marxian and Weberian development. He through giving priority to structures of knowledge and culture، clarifies his position on this matter. The author analyzes the notion of intellectuals in the Muslim world since the beginning of facing with two layers of the Western modern civilization، the colonial and technological progress. He tries to analyze Arab and Muslim scholars' exposure to the problem of tradition-modernity through showing how they deal with of Islamic and Arabic heritage. Safi، finally، believes that a local development will be achieved by meant of an active and critical return to the Arab Islamic heritage; and the path of development leads not only to the West. Although the author claims that he goes beyond the Western models، but in the end، he just presents an overall view، namely the need to refer to the heritage development. Therefore، this work can only be considered as an entry in necessity of the local development. Furthermore، it also can be seen methodological confusion and discord in the book.
خلاصه ماشینی:
نقدی بر کتاب «چالش مدرنیته ؛ جهان عرب در جستجوی اصالت » احمد بیگلری * ابراهیم برزگر ** چکیده هدف نویسنده کتاب مـورد بررسـی، یـافتن پاسـخی بـرای شکسـت پـروژه نوسـازی در خاورمیانه از طریق ردیابی ناسازواریهای مبنایی توسعه با فرهنگ این منطقه اسـت .
اما آیا آن طور که مکتب نوسازی مدعی است قالب های فرهنگـی مدرنیته غربی ضرورتا باید جایگزین قالب های سنتی جوامـع غیرغربـی شـوند؟ صـافی بـر آنست که رهیافت کارکردگرا که بر سیاست تطبیقی در آمریکا حاکم است در مرکز شکست تئوری نوسازی در تببین تغییرات خاورمیانه قرار دارد(همان :١٥).
به باور وی، ثمره کار وبر برای مطالعه توسـعه در جهـان سوم ، طرح این پرسش است که آیا فرهنـگ هـای غیرغربـی بـه نـاگزیر بایـد همـان مسـیر عقلانیسازی غربی را بپیمایند(همان :٦٧-٧٨)؟ نویسنده در فصل چهارم این فرضیه را دنبال میکند که الگوهای تغییر درحـال وقـوع در جامعه غربی، پیامدهای وسیعی برای نوسازی غیرغربی در بر دارد.
او معتقـد اسـت کـه مأموریـت اعراب در گذشته در ارزش های اخلاقی اسلام تجسم یافته بود، امـا اکنـون ، ایـن مأموریـت دیگر عام و جهانی نیست ، بلکه مأموریت تشکیل یک جامعه سیاسی متحد، بـا سـاختارهای اجتماعی و اقتصادی پیشرفته است .
صافی در بررسی انتقادی فرهنگ جوامع عرب ، صرفا بـه آراء و اندیشه های متفکران و روشنفکران بسنده کرده است ، بدون این که به سایر ابعـاد فرهنگـی حیات اجتماعی که در سبک زندگی و نیز شیوه های زیست و زیست جهان توده مردم تبلـور دارد، توجهی داشته باشد.