چکیده:
باستانشناسی دانشی است که بخش زیادی از اطلاعات آن میبایست با تامل در بقایای انسان گذشته به دست آید. این اطلاعات از طریق پژوهشهای میدانی کسب میشوند که میتوان آنها را در دو بخش اصلی بررسی سطحی آثار و کاوش باستانشناسی دستهبندی کرد. بسیاری از آثار باستانی مدام در حال تخریب هستند و توجه درست به آثار و ثبت همه جانبه شواهد در بررسیهای سطحی بسیار حائز اهمیت است. فعالیت دیگر میدانی باستانشناسی یعنی کاوش، کاری تخریبی است، به این مفهوم که نهشتههای یک محوطهی باستانی که در طول هزارهها روی هم انباشته شدهاند، پس از کاوش به جای اولیهی خود باز نمیگردند و دقت در استخراج اطلاعات باید به گونهای باشد که نهایت اطلاعات موجود از نهشتههای باستانی حاصل گردد. برای بهدستآوردن این اطلاعات و نیز به کسب نتایج مطلوب، بایستی از روشها و اصول پژوهشی درستی تبعیت کرد. این روشها همان اصول علمی فعالیتهای میدانی باستانشناسی هستند که در دروس باستانشناسی با عنوان «روش کاوش و بررسی آثار باستانی» آموزش داده میشود و در کتابهایی با محتوای باستانشناسی میدانی نگاشته میشوند. کتاب مورد بحث، یکی از این کتب است که مورد مطالعه قرار گرفته و مواردی مشخص شده که برای بهبود مطالب نیازمند بازبینی و تصحیح است.
Most of archaeological information should be gained from examination and study of the past human societies. These information are usually obtained from archaeological fieldworks that divided into two main categories: surface survey and excavation. Since all of the antiquities are endangered in one way or another, all surface evidence should be recorded carefully. On the other hand, excavation is destructive in nature, so nothing would return to its original position after the fulfilment of an excavation. Therefore, taking the maximum information out of the archaeological deposits needs maximum accuracy, and to gain this goal, archaeologists must use scientific principles. These principles are taught to students under a course entitled “methods of excavation and surface survey in archaeology”. The book under review in this paper deals with such topics.