چکیده:
تحلیل انتقادی کتابهای مختلفی که در زمینههای گوناگون علمی نگاشته میشود یکی از بایدها و ضرورتها و زمینههای مهم فعالیت نقادان است. علم بلاغت هم به هیچ روی از این قاعده برکنار نیست و از آنجا که امروزه در زمره علوم روزآمد و مهمی است که نویسندگان و پژوهشگران زیادی در آن وارد میشوند و نظرات مختلفی ارائه میدهند بایسته است تا این آثار متنوع با نگاهی دانشگاهی و ضابطهمند نقد و بررسی شود.
بر این اساس، بررسی انتقادی کتاب «فلسفة البلاغة بین التقنیة والتطور» اثر دکتر رجاء عید استاد دانشگاه بنها مصر، به عنوان مسئله اصلی این پژوهش انتخاب شده است. مهمترین یافتههای پژوهش پیش رو که با روشی تحلیلی ـ انتقادی نگاشته شده بیانگر این مطلب است که در کتاب مورد نقد،نویسنده سعی بر آن داشته تا با نگاهی نو به مباحث بلاغت منطقمحوری و فلسفهمآبی و کلاماندودی بلاغت را به نقد بکشد و در این کار تا حد زیادی موفق بوده است اما به هنگام ارائه طرحی نو و جایگزینی برای تقسیمبندیهای منطقی و مباحث فلسفی و کلامی راه به جایی نبرده است.
Critical analysis of written several books on various subjects and fields is an important and necessary rules of the critics. One of the most important areas of research, is rhetoric that still considered by many researchers. Research and books that should be reviewed properly.
Accordingly, a critical review of the book "Philosophy of rhetoric" by Raja Eid the full Professor of the University Banha, Egypt, as the main issue of this study is selected. The most findings of this research is show that the respected author has tried to criticize the old rhetoric and look at them with a new look but it does not seem like much of this work has been successful.
خلاصه ماشینی:
در مبحث ذکر و حذف مولف معتقد است که محدود کردن اغراض حذف به چنـد مـورد کار نادرستی است و نمیتوان اغراض و دلایل بلاغی متعـدد حـذف را در مـوارد خاصـی منحصر کرد؛ طبعا این نظر درست است اما یافته جدیدی نیست چرا که همه بلاغیون قطعـا به اغراض مختلف حذف واقف بوده اند ولی اسباب و دلایل آموزشی آنهـا را بـر آن داشـته است تا چند موردی را که کاربرد بیشتری دارند یا به نظرشان رسیده به عنـوان الگـو، ذکـر کنند و اساسا حذف به خاطر سه امر اساسی انجام میشود: اختصار و ایجاز، دوری از ثقـل در کلام و برانگیختن ذهن و ذوق زیبایی شناختی مخاطب (أبوموسی، بیتـا: ١٦١) کـه در هر سه مورد اغراض و اهداف بیشماری قابل گنجاندن است .
این نقد هر چند بر بلاغت کهن ما، وارد است اما راه چاره و پیشنهاد چیست ؟ سوالی که مؤلف هیچ گاه بدان پاسخی نداده است ، با توجه به آنچه بیان شد، باید توجه داشت که هـم در بحث آموزش انواع مختلف دانش بشری و هم در حیطه مرزبندی علوم بـا یـک دیگـر، بزرگان آن علوم ناگزیر به تعریف منطقی مباحث آن دانش و تقسیم بندی مفاهیم پایـه ای آن بوده اند، از این رو در راستای نقدی بر دیدگاه نویسنده کتاب میتوان چنین عرضه کـرد کـه شناخت مقدمات هر علمی ـ هر چند که چون بلاغت آمیخته ای از ذوق نیـز در بـر داشـته باشد ـ ایجاب میکند که مسائل آن براساس اصول عقلی تعریف و مرزبندی گردد، اگر ایـن کار نادرست است باید راهی دیگر ارائه گردد.