چکیده:
صنعت نفت ایران برای توسعه، نیاز به جذب سرمایهگذاری و تکنولوژی دارد؛ این مهم نیز از طریق قراردادهای بالادستی حاصل میشود. در طول تاریخ بیش از 100 ساله صنعت نفت کشور شاهد بکارگیری قراردادهای مختلفی در این حوزه بودهایم. تطابق ماهیت این قراردادها با مبانی شرعی یکی از مهمترین ملاکهای استفاده و بکارگیری قراردادها در جمهوری اسلامی ایران است. موافقتنامههای نفتی به دو گروه امتیازی و قراردادی تقسیم میشوند. قراردادهای بالادستی صنعت نفت به دو گروه اصلی خدماتی و مشارکت در تولید تقسیم میشوند. تعهد به نتیجه (تحمل ریسکها و مخاطرات عدم اکتشاف) و تسهیم منافع (بازپرداخت هزینهها و تامین سود مناسب برای پیمانکار با تخصیص بخشی از تولید میدان) ارکان اصلی قراردادهای نفتی بوده و تفاوت اصلی میان قراردادهای خدماتی و مشارکت در تولید در نحوه جبران خدمات پیمانکار است که در قراردادهای خدماتی به صورت نقدی و در قراردادهای مشارکت در تولید به صورت حصهای از نفت تولیدی پرداخت میشود. با تحلیل و تطبیق قراردادهای نفتی با نهادهای جعاله، اجاره، مضاربه و شرکت به این نتیجه رسیدیم که ماهیت هر دو قرارداد خدماتی و مشارکت در تولید با نهاد فقهی جعاله خاص انطباق دارد. از این رهگذر قراردادهای بیع متقابل (بهعنوان قراردادی مرکب از یک قرارداد خدمت و یک قرارداد بلندمدت فروش نفت خام) و قرارداد جدید نفتی ایران (IPC) مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتهاند.
Iranian petroleum industry is in need of attracting investment and technology. This important issue is done through upstream contracts. In more than 100 years history of Iran’s oil, different sorts of contracts have been used. Compliance with Shariah is one of the most important criterions for using these contracts in Islamic Republic of Iran. Upstream contracts divide into two main branches naming service contracts and production sharing contracts. Commitments to outcome (bearing the risks of failing in exploration) and profit sharing (costs recovery and profit oil sharing) are the pillars of oil contracts and the main difference between service contracts and production sharing contracts is the way of compensation of operator which is in cash in service contracts and in kind in production sharing contracts. Conducting comparative analysis between oil contracts and some jurisprudential institutions we found that both service contracts and production sharing contracts are compliant with specific Ju'alah. Meanwhile, we have analyzed Buy-Back contracts (along with Long term crude oil sale agreement) and Iran Petroleum Contract.
خلاصه ماشینی:
امانی (١٣٨٩) ضمن بررسی ارکان حقوقی قراردادهای خدماتی و مشارکت در تولید در صنعت نفت ، معتقد است ماهیت حقوقی هر دو نوع قرارداد با نهاد حقوقی جعاله (خاص) منطبق است و تحلیل آن با سایر عقود معین با دشواریهایی روبروست و حتی باتوجه به ریسک های مختلف این قراردادها که در بسیاری موارد مخاطرهآمیز است ، گنجاندن آن در قالب ماده ١٠ قانون مدنی نیز چندان با ذوق سلیم حقوقی سازگار نیست .
بنابراین ، جعاله از حیث جهالت عمل قابلیت انطباق فراوانی با قراردادهای نفتی دارد زیرا همانطور که اشاره شد استخراج نفت از اعماق زمین با ریسک های زیادی همراه بوده نااطمینانیهای زیادی از جمله نااطمینانیهای مربوط زمین شناسی وجود دارد به گونه ای که ممکن است پیمانکار پس از صرف هزینه های گزاف نتواند به میزان نفتی دست یابد که میدان تجاری باشد و از آنجایی که تعهد او از باب تعهد به نتیجه بوده، مستحق دریافت چیزی نخواهد بود.
شایان ذکر است باتوجه به وجود قرارداد بلندمدت فروش در قرارداد بیع متقابل و امکان پرداخت حق الزحمه پیمانکار از محل نفت تولید، چنانچه حصه پیمانکار را به عنوان اجرت در نظر بگیریم ، هر دو شرط معین بودن و مقدورالتسلیم بودن در مورد نفت که در اعماق زمین و درون مخزن قرار دارد محل تردید است ؛ زیرا اول آنکه تعیین میزان دقیق نفت موجود در مخازن تقریبا غیرممکن بوده و تنها به تخمین های بسیار متغیر حاصل از تفسیر دادههای لرزهنگاری مبتنی بر روشهای شبیه سازی و مباحث فنی پیچیده اکتفا میشود.