چکیده:
یکی از موضوعات بسیار مهم در شعر قرن ششم که آن را از شعر دورههای پیشین متمایز میسازد، شکوه و شکایت است؛ علت این امر نیز پریشانی اوضاع اجتماعی و سیاسی آن دوره بودهاست. انوری و خاقانی، یکی از ابیورد خراسان و دیگری از شروان آذربایجان، در دو اقلیم متفاوت، شاعران برجسته این دوره هستند که هرکدام شکوائیههایی در زمینههای مختلف فلسفی، اجتماعی، سیاسی و شخصی سرودهاند. شکوائیههای این دو شاعر، از جهاتی به هم شبیه و از جهاتی دیگر از هم متفاوتند. این مقاله برآنست تا این همانندیها و تفاوتها را بررسی کند.
خلاصه ماشینی:
مقایسة تحلیلی مبانی فکری سبک شکوائیه های انوری و خاقانی (ص ٣٢٧- ٣٠٥) اسدالله واحد(نویسنده مسئول )١ ، محمدعلی نوری باهری 2 تاریخ دریافت مقاله :٨٩/١٢/٥ تاریخ پذیرش قطعی :٩٠/٢/١٤ چکیده : یکی از موضوعات بسیار مهـم در شـعر قـرن ششـم کـه آن را از شـعر دوره های پیشین متمایز میسازد، شکوه و شکایت است ؛ علت ایـن امـر نیـز پریشانی اوضاع اجتماعی و سیاسی آن دوره بوده است .
او از حوادث تلخ و ناگوار روزگار خود چنین ناله سرمیدهد: یا از دروغگویی ، طمع و اخلاق فاسد بازاریان که همواره مورد انتقاد و سرزنش بسیاری از مردم بوده و هستند، مثل اغلب مردم لب به شکایت گشوده ، آنها را مینکوهد: روزی پسری با پدر خویش چنین گفت کان مردک بازاری ازآن رزق چه جوید گفــتا چه تفحص کنی احـوال گروهی کــز گــند طمعشان سـگ صیــاد نبوید بازار یــکی مزرعة تخم فـساد اســت زآن تخم درآن خاک چه پاشی که چه روید (همان :٦٤٥،٦٤٦) ٢-٣-٢-٢- شکوه از اقران و حاسدان و طبقات و اصناف مختلف جامعه یکی ازمهمترین وجوه تمایز شکوائیه های اجتماعی انوری و خاقانی ، گله های او از اقران و حاسدان و طبقات و اصناف مختلف جامعه است : مشتی خسیس ریزه که اهل سخن نیند با من قــــران کنند و قریـنان من نیند (خاقانی ،١٣٧٣: ١٧٤) دشمننداین ذهن وفطنت راحریفان حسد منکرند این سحرومعجز را رفیقان ریا (همان :١٨) او در مرثیة فرزندش از طبیبان و دعانویسان نیز شکایت کرده است .