چکیده:
خاقانی شاعر بزرگ قرن ششم هجری ¬است. دیوان عظیم او مجموعه متنوعی¬ است از علوم و معارف دینی، کلامی، فلسفی، طبی، نجومی، ادبی و عرفانی. او در سرودن شعر عرفانی متاثر از سنایی بوده است و بسان سنایی اشعار زیادی در باب وعظ و زهد و عرفان و تحقیق دارد.
هر چند که دیوان خاقانی، مثل مثنوی مولانا و منطق¬الطیر عطار و حدیقه سنایی، اثر صرف عرفانی نیست، ولی خاقانی در آن ، از مضامین و مفاهیم و اصطلاحات عرفانی بهره جسته است. شگرد بهره¬گیری شاعر متاثر از سبک فردی اوست؛ بدین معنی که او در آن حیطه به ابداع ترکیبهای اضافی کنایی با مضمون آفرینی تازه و ناب پرداخته است. در این شگرد ابداع ترکیب و مضمون، بیشتر همّ شاعر، معطوف به محور افقی بیت و قصیده بوده است و مثل منظومه های عرفانی دیگر، مفاهیم عرفانی را بصورت طولی و گسترده تبیین نکرده است. این امر علاوه بر اقتضای جبری شکل قصیده، برگرفته از سبک فردی شاعر است، که در آن میکوشد با مفاهیم و اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، ترکیبهای بدیعی بسازد و مخاطب را متوجه و مستغرق هنر شخصی خود گرداند.
خلاصه ماشینی:
ـ دریای توبه کو که مگر شامگاه عمر چون آفتاب غسل به دریا برآورم همان ، ٢٤٦ - تردامنان که سر به گریبان فرو برند سحر آورند و من ید بیضا برآورم همان ، ٢٤٤ - قلب ریا به نقد صفاچون برون دهم نسناس را به زیور حورا برآورم همان ، ٢٤٥ - چون عیش تلخ من به قناعت نبودخوش زان حنظل شکر شده حلوا برآورم همان ، ٢٤٥ - دل در مغاک ظلمت خاکی فسرده شد رختش به تابخانة بالا بر آورم ٢ - رستی خورم به خوانچة زرین آسمان و آوازة صلا به مسیحا بر آورم همان ، ٢٤٤ در بیت بالا خاقانی تعبیر «رستی خوردن /کردن » را به کار برده است که آن از تعبیـرات خاص صوفیه است به معنی چیـزی را از دیگـران پنهـان خـوردن ؛ چنانکـه در ایـن سـخن ابوسعید نیز آمده است :«شیخ گفت : یـا یحیـی فتـوح چنـان حضـرتی رسـتی نتـوان کـرد» (اسرارالتوحید، ٥٢ و ٥٤٩) ٣ - و یا از لفظ « کرامت » استفاده نموده است ، که جزو مبانی اعتقادی اشاعره اسـت و عبارت است از هر نوع خرق عادتی که بر دست «ولی » و یا بر اثر معنویت او ظاهر میشود؛ و اشاعره عقیده دارند که «کرامت » بر دست ولی چون ظاهر شود؛ در حقیقت ، معجزه ای است از معجزات آن پیامبری که آن ولی مومن به دین اوست (الهی نامه ،تصحیح شفیعی کدکنی ، ٥١٦) زین روی چون کرامت مریم به باغ عمر از نخل خشک خوشة خرما بر آورم همان ، ٢٤٤ ب) معاملات و آداب عبادی عرفانی پس از ذکر بعضی از اصطلاحات کلیدی عرفانی به کار رفته در شعر خاقـانی ، اینـک دو مورد از لوازم و اسباب و اعمال عبادی و بایسته عرفا را میاوریم ؛ یعنی «آه کشـیدن و اشـک ریختن ».
در این عرصه ، او اصطلاحات و مفاهیم عرفانی را بـا ابـداع ترکیب و مضمون آفرینی همراه ساخته و بعنوان یکی از مولفه های سبک خود عرضه کرده است .