چکیده:
بدیع تصویری که امروزه با نامهای دیگری چون شعر دیداری، کانکریت، عینی، طرح¬وار، انگاره-دار، تجسمی، تجسیم، نگاره، خواندیدنی، پلاستیک و نقاشی¬شعر نیز نامیده میشود، مجموعه شگردهایی را گویند که به کمک آنها شاعر یا نویسنده درصدد ایجاد ارتباط بین هنر نقاشی و ادبیات و ارائه اثری ترکیبی، از این دو هنر است؛ یعنی علاوه بر ارتباط کلامی، در پی ایجاد ارتباط تصویری با مخاطب است. بنابراین علاوه بر استفاده از امکانات و شگردهای بلاغی، با به تصویر کشیدن و دیداری کردن اندیشه شاعرانه خویش ارتباط قویتر و ملموستری با مخاطب برقرار میکند. البته این به تصویر کشیدن و نگارگری را نه با استفاده از مواد اولیه و تکنیک¬های نقاشی و نگارگری، بلکه با زبان و عناصر سازنده آن از قبیل واجها، سازه ها، کلمات و جملات، به همراه قدرت شاعری خویش در استفاده از تمام امکانات زبان، اعم از امکانات دلالی، لفظی، موسیقیایی، بلاغی، و نوشتاری و مخصوصا تصویری آن انجام میدهد. در این مقاله برآنیم نشان دهیم که تصویرسازی با شکل نوشتاری سخن و برخی هنجارگریزیهای دیداری، بسیار پیشتر از صورتگرائی روسی در ادبیات فارسی وجود داشته و سابقه برخی از انواع آن به اندازه عمر شعر فارسی دری است، و برخی دیگر جدید و متاثر از شعر دیداری سایر ملل است. در نهایت برآنیم تقسیم¬بندی جامعی از این شگردها در ادب فارسی ارائه دهیم. گفتنی است واژه تصویر در این مقاله به معنی اصطلاح ادبی ایماژ (image) که در علم بیان مطرح است، نیست، بلکه به معنی نگاره (picture) است.
خلاصه ماشینی:
کلمات کلیدی ادبیات فارسی ، شگردهای بدیع تصویری ، شگردهای بیانی ، نقاشی ، شعر، اندیشه مقدمه تعریف شعر عینی (دیداری ) اکثر فرهنگهای اصطلاحات ادبی ، این نوع شعر را چنین تعریـف کـرده انـد: شـعر عینـی یـا دیداری ، شعری است که به صورتی نوشته شده که مـتن آن ، بـیش از آنکـه حالـت معنـایی داشته باشد، حالت نقاشی دارد؛ یعنی به شکل تصویری بر دیدگان مخاطب عرضه میشود تا وی آن را به صورت یک کل و یک شکل دریابد.
ب) بیت یا مصراعی از شعر حالت تابلوی نقاشی را داشته باشـد و تصـویری غریـب را در ذهن مجسم کند: عشــــق تــــو آورد شــــراب و کبــــاب عقل به یک گوشـه نشسـتن گرفـت مولانـا در بیت زیر هر دو نوع الف و ب وجود دارد: مولانـا هســت طومــار دل مــن بــه درازای ابــد برنوشته ز سرش تا بن پایان تو مـرو دل پر از آرزوی وصال را به طومار پیچ در پیچ بی پایان مکتوبی تشبیه کرده است » (نگاهی تازه به بدیع ، شمیسا، صص ١٠١ و ١٠٢) خاقانی در سوگ پسر عمش گوید: آمد به گوش من خبـر جـان سـپردنش جـانم ز راه گـوش بـرون شـد بـدان خبـر (دیوان خاقانی ، ج٢: ص ١١٨٩) ٣)تصویرسازی از طریق شکل نوشتاری حروف ، کلمات و متن شعر این شگرد را بر اساس شکل نوشتاری حروف ، کلمات و مـتن شـعر میتـوان بـه سـه دسـته تقسیم کرد.