چکیده:
هدف اصلی این تحقیق، ارائه مسیری مناسب برای تعیین سهم بهینه انرژیهای تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر
در مسیر رشد پایدار و محاسبه این سهمها برای اقتصاد ایران است. در این راستا، ابتدا انرژی های فسیلی و تجدیدپذیر به عنوان نهاده های تولید به یک الگوی رشد درونزا اضافه شده است. الگوی مورد نظر در قالب
یک مسئله کنترل بهینه طراحی گردیده است. در مرحله بعد، مسیرهای بهینه مصرف، تولید و سهم
انرژیهای تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر با ملاحظات زیستمحیطی و بدون ملاحظات زیست محیطی تعیین
گردیده است. نتایج بیانگر فاصله قابل توجه اقتصاد ایران از مسیر بهینه رشد پایدار است. براساس حل عددی الگو، در سال ١٣٨٩ ، سهم بهینه انرژی تجدیدپذیر بایستی 0/8 درصد از کل انرژی باشد. امّا در عمل این سهم در این سال تنها 0/4 درصد بوده است. . همچنین با توجه به پیشبینی الگو، برای اینکه اقتصاد ایران تا سال ١٤٠٠ بر مسیر رشد پایدار قرار گیرد بایستی 2/1 درصد از کل انرژی به وسیله انرژ ی های درصد از کل انرژی به وسیله انرژی های تجدیدپذیر در دوره ١٣٨٩ تا ١٤٠٠ است.
خلاصه ماشینی:
هدف نهايي اين مطالعه پس از حل الگوي تعميم يافته و بررسي نتايج حاصل از الگو، پيدا کردن ميزان سهم بهينه استفاده از انرژيهاي تجديدناپذير و تجديدپذير از کل انرژي براي اقتصاد ايران در شرايط پايدار (شرايطي که حداکثر مطلوبيت بين دوره اي را داشته باشيم ) است .
بررسي همزمان تعيين سهم بهينه انرژيهاي تجديدپذير و تجديدناپذير تاکنون براي اقتصاد ايران در چارچوب يک الگوي رشد پايدار مورد بررسي قرار نگرفته ، که هدف اين مطالعه پر کردن اين خلأ در ادبيات مربوط است .
گروت و اسچو در مطالعه خود به اين سؤال پاسخ ميدهند که آيا با در نظر گرفتن انرژي تجديدناپذير به عنوان يک نهاده اساسي توليد در اين مدل ها آيا امکان توسعه پايدار وجود خواهد داشت ؟ با حل يک مدل رشد بهينه يک بخشي تحت فروض مشخص نشان داده ميشود که رشد مصرف سرانه غيرپايدار است مگر اينکه رشد جمعيت در الگو وجود داشته باشد.
هر يک از اين دو عامل محدودکننده براي توليد انرژيهاي تجديدناپذير (هزينه هاي کاهش منابع و ايجاد آلودگي) به طور جداگانه در مطالعات مختلف مورد بررسي قرار گرفته است .
حل الگو و تعيين سهم بهينه استفاده از انرژيهاي تجديدپذير با توجه به داده هاي اقتصاد ايران از ديگر يافته ها و تفاوت اين مطالعه نسبت به مطالعات موجود است .
پس از اين براي سال هاي ١٤٠٠-١٣٩٠ مقادير بهينه توليد انرژيهاي فسيلي و تجديدپذير در دو الگوي توسعه داده شده (با ملاحظات زيست محيطي و بدون ملاحظات زيست محيطي) مورد بررسي قرار گرفته است .